www.iiiWe.com » یک عکس ، یک عکاس ـ 10 : داستانِ یک شهر ...

 صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 یک عکس ، یک عکاس ـ 10 : داستانِ یک شهر ... بخش عمومی

9


عکس از : زنده‌یاد استاد بهمن جلالی



"در یکی از جلسه‌های دوره‌ای آموزشی که با نام «دوره‌ی پیشرفته‌ی روزنامه‌نگاری» در سال 82 از سوی مرکز تحقیقات رسانه‌ها و به همت اداره‌ی ارشاد اصفهان برای دست‌اندرکاران مطبوعات استان ترتیب یافته بود، زنده‌یاد استاد بهمن جلالی شماری از عکس‌هایش از خرمشهر و جنگ را با کم‌ترین توضیح به شرکت‌کنندگانِ دوره نشان داد. تأثیر دیدن آن عکس‌ها و «جوهر دیگر»ی که در آن‌ها موج می‌زد، وصف‌ناپذیر بود: بغض و سکوتی سنگین همه‌ی حاضران را فراگرفته بود؛ بُغضی که هم ناشی از تلخیِ ناجوانمردانه زخم خوردنِ آن گوشه از خاک کشورمان بود، و هم نشانه‌ی غرور شیرینی بود که دیدنِ تصویر آن جان‌فشانی‌ها در ما بیدار کرده بود.
و هنگامی که استاد عکسی را نشان داد که در آن تعداد زیادی اتومبیل سوخته در محوطه‌ای وسیع به‌طور عمودی (مثل ستون) در خاک فروبرده شده بودند و گفت که بعثی‌ها از ترس بالگردها و چتربازان ایرانی و برای سد کردنِ راه نفوذشان اتومبیل‌ها را آن‌طور عَلَم کرده بودند، بغضِ تقریباً همه‌ی شرکت‌کنندگان در دوره شکست...
و این‌گونه بود که سخنانِ برآمده از تجربیات عمیقش را کم‌کم به‌تر می‌فهمیدم، از جمله این که: «عکاسِ حرفه‌ای و باتجربه باشی یا نباشی، فقط وقتی بُرده‌ای که وسطِ واقعه باشی و با دوربین یا موبایلت عکس بگیری. این‌جا دیگر حرفه‌ای بودن مهم نیست؛ مهم این است که وسطِ ماجرا باشی. اگر هم نبودی که باخته‌ای» ..."

گفتنی‌ها و خواندنی‌ها و دیدنی‌های بیش‌تر :

ـ به یاد راویِ «شهری که بود»
ـ یادکردی از آن جان‌فشانی‌ها
ـ به یاد خرمشهر و پایداری 35‌روزه‌ی دلاورانش
ـ فرزندانِ سرفـراز ایران‌زمین



یکشنبه 3 خرداد 1394 ساعت 10:17  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 01:30 دوشنبه 4 خرداد 1394
1
 امیر یاشار فیلا

با لهجه‌ی جنوبی :

 

"چهل روز زیر توپ بودیم، خدا رحم کرد. اسلحه هم نِداشتیم.
مردم فقط کوکتل مولوتوف داشتِن. هیشکیم نبود. فقط اهل خرمشهر و نیرو دریایی بودن،
بعد کمک اومد. کویت در عرض 4 ساعت سقوط کرد، ولی خرمشهر به ایی کوچیکی و مردمی که هیچی
نداشتن، 40 روز مقاومت کردن. همه فکر می‌کنن کل خرمشهر سقوط کرد ولی ایی طور نبود.
اینجا که خونه ما بود، محله طویجات، دست ایرانی‌ها موند..."

 

این روایت خواندنی را
در این‌جا بخوانید :

نگاه می‌کردُم که از خرمشهر می‌رفتیم
...