صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 شنونده باید عـاقل باشد بخش عمومی

13

پس از دروغ‌پردازی‌ها و خرافه‌پراکنی‌هایی همچون «دو ماه در تابستان آسمان»، «برخورد قریب‌الوقوع ماه با زمین» و «نامه‌ای که نفرستادن و دروغ پنداشتن‌اش به بیماری و مرگ می‌انجامد»، اینک چشم‌هایمان به جمال تازه‌ترین نظریه‌ی شبه‌علمی مبنی بر «هم‌ترازی خورشید با زمین و تاریکی سه‌روزه» روشن شده است!

 


 

یکی از شگفت‌ترین نظریه‌هایی (بخوانید دروغ‌های شاخ‌ودم‌داری) که درباره‌ی سال 2012 ساخته و پرداخته شده، نظریه‌ای‌ست درباره‌ی نابودی و ویرانی کره‌ی زمین یا تاریکی سه‌روزه‌ی آن، که به‌تازگی در قالب ایمیل‌هایی با سر و شکل‌های گوناگون (که بسیار هم تلاش شده تأثیر‌گذار و مکث‌دهنده باشند) به همراه لینک و پیوندی از وبگاه ناسا برای کاربران اینترنت فرستاده شده است lang=FA>.

این نظریه‌ی شبه‌علمی می‌گوید: در سال 2012 خورشید و زمین و مرکز کهکشان راه‌شیری، یا همان ابر قطور کیهانی میان‌کهکشانی، با یکدیگر هم‌تراز می‌شوند و آسیب‌هایی به زمین وارد خواهد آمد، یا به گفته‌ی این ایمیل،‌ «زمین برای سه روز در تاریکی مطلق فروخواهد رفت.»

در یکی از این ایمیل‌ها آمده است: «ناسا پیش‌بینی کرده است که از 23 تا 25 دسامبر 2012 (سوم تا پنجم دی 91) و در زمان تراز کائنات، زمین به‌مدت سه روز در تاریکی کامل به سر خواهد برد. دانشمندان آمریکایی و پژوهشگرانِ تغییرات کائنات، خاموشی در کل کره‌ی زمین را به‌مدت سه روز، از تاریخ 23 دسامبر 2012 پیش‌بینی کرده‌اند. این پایان جهان نیست؛ این هم‌ترازی جهان است، جایی که خورشید و زمین برای نخستین بار هم‌تراز می‌شوند و زمین از وضعیت کنونی که
بعد سوم است، به بعد صفر تغییر کرده و سپس به بعد چهارم تغییر می‌کند

در دنباله‌ی این ایمیل آمده است: «در این گذار، جهان با تغییر بزرگی روبه‌رو می‌شود و ما جهان جدیدی را خواهیم دید. پیش‌بینی شده است که این سه روز تاریکی در روزهای 23، 24، 25 دسامبر 2012 (سوم تا پنجم دی ماه 91)خواهد بود. حفظ آرامش، در آغوش کشیدن یکدیگر، مناجات، و خواب به مدت سه روز بهترین راه حل است و آن‌هایی که بعد از این واقعه زنده می‌مانند، با یک جهان نوین روبه‌رو خواهند شد. اما متأسفانه افرادی که از این موضوع ترس به دل راه بدهند،
خواهند مرد.»!

در پایان این مطلب هم که هیچ استناد و استدلال علمی به همراه ندارد، برای باوراندن و قبولاندنِ مضمونِ بی‌پایه و اساس‌اش و حقیقی جلوه دادن‌اش، پیوند و لینکی از وبگاه ناسا آورده شده ‌است، که طبعاً هیچ استدلال و نکته‌ای به مراجعه‌کننده ارائه نمی‌کند و احتمالاً
تنها به درد مجاب کردنِ کسانی می‌خورد که از زبان انگلیسی فقط هجی کردن و خواندنِ تک‌واژه‌هایی همچون «
NASA» را یاد گرفته‌اند.

اما بیایید بررسی کنیم ببینیم بر پایه‌ی آنچه در همان لینک ناسا آمده، آیا می‌توان ادعاهای این ایمیل را، ولو به اندازه‌ی سر سوزنی باور کرد.

به دور از آلودگی‌های نوریِ شهرها، در آسمان شب مسیری درخشان به نام کهکشان راه‌شیری را می‌توان مشاهده کرد. این مسیر تاقی‌شکل درخشان، از نور میلیون‌ها ستاره‌ای پدید آمده که چشم بیننده‌ی زمینی نمی‌تواند هریک از آن‌ها را به تنهایی مشاهده کند؛ زیرا این ستاره‌ها بر صفحه‌ی میانی کهکشان واقع شده‌اند. از دیگر پدیده‌های مرکز کهکشان، ابرهای قطور گازی هستند که چشم انسان توان دیدنِ آن‌ها را هم ندارد و تنها به شکل توده‌هایی
تاریک که جلوی نور کهکشان را می‌گیرند، مشاهده می‌شوند.
بزرگ‌ترین توده‌ی این ابرها از صورت فلکی ماکیان تا صورت فلکی قوس گسترده شده و معمولاً با نام «شکاف بزرگ» (Great Rift) یا «شکاف تاریک» ( lang=EN>Dark Rift) از آن یاد می‌شود.

از دیگر عناصر شایان‌توجه و نادیده‌ی کهکشان راه شیری، سیاه‌چاله‌ی مرکزیِ کهکشان است که در صورت فلکی قوس قرار دارد. فاصله‌ی مرکز کهکشان از زمین، 28هزار سال نوری‌ و جرم سیاه‌چاله‌ی آن، چهارمیلیون برابر جرم خورشید است.

شایعه‌ی هم‌ترازی زمین با خورشید در سال 2012، این دو پدیده‌ی نجومی (یعنی توده‌ی ابری «شکاف بزرگ» و سیاه‌چاله‌ی مرکز کهکشان) را با موقعیت خورشید در تاریخ 21 دسامبر 2012، هم‌زمان با انقلاب زمستانی در نیم‌کره‌ی شمالی، با ذهنیتی بیمارگونه و غیرعلمی و غیرمنطقی به یکدیگر ربط داده، و پدیده‌ای موهوم خلق کرده که در دانش نجوم و اختر‌شناسی هیچ مفهوم و پایه و شالوده‌ای ندارد lang=FA>.

 


 

آنچه واقعیت دارد و می‌توان به آن استناد کرد، این است که هم‌زمان با حرکت زمین به دور خورشید،‌خورشید نیز نسبت به دیگر ستاره‌های راه شیری در حرکت است و از این روست که چشم‌انداز صورت‌های فلکی مشاهده‌پذیر در پس‌زمینه‌ی خورشید (از دید بیننده‌ی زمینی) به‌آرامی و به فراخور تغییر فصل، تغییر می‌کنند.

در 21 دسامبر 2012 نیز‌ خورشید در موقعیت 6.6 درجه‌ی شمال مرکز کهکشان قرار خواهد گرفت.‌ این فاصله‌ای‌ست که به نظر می‌آید به اندازه‌ی ابعاد 13 ماه کامل باشد. بر همین اساس و ظاهراً با توجه به پیشینه‌ی خرافی نحس بودنِ عدد 13، ذهن‌های تخیل‌گرا و دانش‌گریز این رویداد نجومی و ورود خورشید به درون «شکاف تاریک» را به‌نوعی پیش‌گویی یک فاجعه به شمار آورده‌اند، و این پنداشتِ نادرست را دامن زده‌اند که در آن تاریخ خورشید و زمین با
سیاه‌چاله‌ای که در مرکز کهکشان قرار دارد، هم‌تراز می‌شوند و به همین خاطر کشش گرانشی سهمگینی بر زمین وارد خواهد آمد، و یا رویداد‌های عجیب و غریبی همچون تاریکی سه‌روزه‌ی مطلق در زمین رخ خواهند داد
.

نخستین نشانه و مدرکی که دروغ و بی‌پایه بودنِ این نظریه را آشکار می‌کند، این است که پدیده‌های انقلاب زمستانی و انقلاب تابستانی به خودیِ خود با هیچ‌یک از حرکات ستاره‌ها و یا هیچ جرم دیگری در جهان در ارتباط نیستند؛‌ این دو رویداد، تنها وابسته به دور و نزدیک شدنِ خورشید به قطب‌های زمین‌اند.

نکته‌ی دومی که دستِ دروغ‌پردازانِ این نظریه (!) را رو می‌کند، این واقعیتِ ساده و انکارناپذیر است که زمین در محدوده‌ی تأثیرات شدید گرانشی سیاه‌چاله‌ی مرکزی کهکشان قرار ندارد، زیرا تأثیرات گرانشی با دورتر شدن از سیاه‌چاله کاهش می‌یابند. زمین 149میلیون و 668هزار و 992 کیلومتر از خورشید فاصله دارد، و
فاصله‌ی خورشید از سیاه‌چاله‌ی مرکز کهکشان راه شیری نیز 165کوادریلیون مایل (265541760000000000 کیلومتر) است. گرانش خورشید و ماه، غالب‌ترین نیروهای گرانشی بر زمین به شمار می‌روند. در یک سال، فاصله‌ی زمین تا سیاهچاله‌ی مرکز کهکشان به اندازه‌ی یک در 900 میلیون تغییر پیدا می‌کند و این تغییر به اندازه‌ای نیست که بتواند در کشش گرانشی سیاهچاله بر روی زمین، تغییر شایان‌توجهی ایجاد کند. جدای از این‌ها، نزدیک‌ترین موقعیتِ زمین به مرکز کهکشان، به‌هنگام انقلاب تابستانی‌ست، نه زمستانی.
lang=FA>

واپسین نشانه و دلیل علمی هم که موهوم و بی‌پایه و غیرعلمی بودنِ این ادعا را ثابت می‌کند، این است که خورشید در طول حرکت ظاهریِ سالانه‌اش (از دید بیننده‌ی زمینی) 21 دسامبر هر سال وارد بخشی از آسمان می‌شود که در تصرف «شکاف تاریک» است. بنابر‌این، امسال (2012) ورود خورشید به این محدوده از جهان، پدیده‌ای کاملاً طبیعی‌ست که پارسال و سال‌های پیش از آن هم بدون هیچ‌گونه رویداد ویرانگر و هراس‌آوری رخ داده است.

جان کلام این که: اصول اثبات‌شده و پذیرفته و خلل‌ناپذیر دانش به روشنی و محکمی می‌گویند که در روز‌های 21 تا 23 دسامبر امسال، هیچ پدیده‌ی غیرعادی و خلاف‌عادتی که با وقوع هم‌ترازیِ زمین و خورشید و صفحه‌ی میانی کهکشان در ارتباط باشد، رخ نخواهد داد؛ و اگر هم پیشامدِ طبیعی فاجعه‌باری در این روزها رخ دهد، ربطی به موقعیت خورشید و زمین ندارد.

آنچه همه‌ی ما باید در برابر این دروغ‌پردازی‌ها و شایعه‌پراکنی‌های ضدعلمی انجام بدهیم، این است که از بازنشر و فرستادنِ مطالبِ موهوم و بی‌پایه‌ای از این دست خودداری کنیم تا در چرخه‌ی بازتولید و رخنه‌ی باورهای دروغین در اذهان سهیم نباشیم؛ و افزون بر آن، با زبان و بیانی ساده، افرادی را که از آگاهی و دانش بهره‌ی کم‌تری دارند و طبعاً مستعد باور کردنِ این موهومات‌اند، از چند و چون و اصول علمی حاکم بر موضوع این نظریه‌های مشعشع (!)
باخبر و آگاه کنیم.

 

آنچه همه‌، حتا افراد کم‌سواد و ناآگاه و زودباور کم‌یابیش به آن معتقدند، این است که: شنونده باید عاقل باشد.

ما فقط باید روی «باید»ش کمی بیش‌تر تأکید کنیم و شیوه‌های ساده‌ی بررسی و پی‌جویی را به ناآگاهان یاد بدهیم.  

 


 

 

 

بر پایه‌ی مطلبی از «همشهری‌آنلاین»

بازنویسی، تکمیل و ویرایش : امیریاشار فیلا

 

دوشنبه 10 مهر 1391 ساعت 10:58  
 نظرات    
 
مهدی سلطانی 20:13 دوشنبه 10 مهر 1391
1
 مهدی سلطانی
سلام
راستش من زیاد علاقه ای به علم نجوم ندارم اما این مطالب برام جالب بود
ممنون
محسن نیک 06:59 سه شنبه 11 مهر 1391
0
 محسن نیک
سپاس مهندس عزیز
مائده علیشاهی 11:52 سه شنبه 11 مهر 1391
0
 مائده علیشاهی
خسته نباشید.......
بسیار ممنون