صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 مگذار که غصه در کنارت گیرد بخش عمومی

17

 

 

درود بر همکاران و همراهان ارجمندم در شبکه‌ی تخصصی «من، تو و صنعت ساختمان».

از همه‌ی شما گرامیان دعوت می‌کنم هم‌زمان با بیست‌وهشتم اردیبهشت‌ماه، که روز بزرگ‌داشتِ شاعر خوش‌قریحه و فرزانه‌ی ایرانی، خیام نیشابوری‌ست، روزنوشتی را که در این نشانی در دسترس است، بار دیگر بخوانید و به موسیقی‌های پیوستش گوش فرادهید:

 


 

امیدوارم شما هم مانند من، از این بازخوانی روح وجان‌تان تازه شود.

 


 

 

 


 

 

 

مگذار که غصه در کنارت گیرد / و اندوهِ محال روزگارت گیرد.

مگذار کتاب و لبِ آب و لبِ کشت / زان پیش که خاک در حصارت گیرد.

 

چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 10:44  
 نظرات    
 
مهدی حمزه زاده آذر 20:46 چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391
0
 مهدی حمزه زاده آذر
ممنون جناب فیلا یاد آوری به جایی بود
مائده علیشاهی 21:29 چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391
0
 مائده علیشاهی
ممنون از شما جناب مهندس
موفق باشید
عادل گودرزی 01:08 پنجشنبه 28 اردیبهشت 1391
1
 عادل گودرزی
ممنون،روحش شاد که روحمو تازه کرد :))
کورش نیکزاد 20:02 پنجشنبه 28 اردیبهشت 1391
0
 کورش نیکزاد
سلام داش عادل
خوبی؟
کجایی داداش؟ کم پیدایی
نمیگی این دل ما بونه تو میگیره؟
:)
عادل گودرزی 00:52 آدینه 29 اردیبهشت 1391
0
 عادل گودرزی
سلام کورش جان.
خوبی داداش؟
کم سعادتیم دیگه،شما به بزرگواری خودتون ببخشید :)
قربون اون دل بونه گیرت :)
محسن نیک 07:57 شنبه 30 اردیبهشت 1391
0
 محسن نیک
ممنون. جالب بود
امیر یاشار فیلا 16:09 پنجشنبه 10 بهمن 1392
1
 امیر یاشار فیلا

«پرسیدم: "آقای گلپا چی بزنم؟" گفت: "هر چی دوست داری بزن". گفتم: "سه‌گاه خوبه؟" گفت "خیلی عالیه". دوباره پرسیدم: "از چه نتی بزنم؟" گلپا با غرور خاصی پاسخ داد: "از هرجا دوست داری بزن". به‌هرحال هر خواننده محدوده‌ی صدایی خاصی دارد و معمولاً خوانندگان جای صدا‌یشان را به نوازنده می‌گویند؛ اما گلپا دست من را باز گذاشت. من هم با شیطنتِ جوانی که در آن سن داشتم، "چپ‌کوک" برای ایشان زدم که جای صدای خانم‌هاست و اجرایش برای یک خواننده‌ی مرد تقریباً ناممکن است. ته دلم هم با همان شیطنت خاص جوانی منتظر بودم ببینم گلپا چه می‌کند؟ گلپا زمزمه‌ای زیر لب کرد و بعد با ابتکار بسیار جالبی شروع به خواندنِ مثنویِ مخالفِ سه‌گاه کرد که دقیقاً جای صدای خواننده‌ی مرد قرار می‌گرفت؛ و این شعر بهادر یگانه را اجرا کرد: خدایی کن‌ ای مه گناهم ببخش / در آغوش هستی پناهم ببخش / به عشقم نگیری، به مرگم سپار / به اشکم نبخشی، به آهم ببخش / به موی سپیدم نظر کن به مهر / پس آنگه به بخت سیاهم ببخش. به‌قدری این آواز در منِ نوجوان اثر کرد که جادو شدم و از شیطنتی هم که کرده بودم، پشیمان شدم ...»

(بخشی از خاطره‌ای که میلاد کیایی، آهنگ‌ساز و نوازنده‌ی سنتور
در روزنامه‌ی «شرق» دیروز، نهم بهمن 92 نوشته است.)


امروز، دهم بهمن 1392، هشتادمین سالگرد زادروز استاد اکبر گلپایگانی («گلپا») است؛
استاد ِ نام‌دار و بی‌همتایی که چیرگی و کاربلدی ِ شگفت‌آورش در آواز ایرانی، باعث شد مردم از همان سال‌های میان‌سالی‌اش، او را «حنجره‌طلایی» بخوانند.

یزدان را هزاران بار سپاس، که در آغاز هشتادویکمین سال زندگی، استاد گلپا همچنان ـ بنام‌ایزد ـ تندرست و چالاک و سرحال و تردماغ هستند و به گفته‌ی خودشان، سرگرم انتقال آموخته‌ها و آزموده‌هایشان به چند شاگرد مستعدند؛ گویی آن‌گونه که خودشان در ترانه‌ی «موی سپید» خوانده‌اند، «عشق پادرمیانی کرده»، تا ایشان «احساس جوانی» کنند.

برای این استاد یگانه و دوست‌داشتنی، تندرستی و طول عمر آرزو می‌کنیم و به ایشان بابت همه‌ی خاطره‌های غنی و شیرینی که برای چند نسل از ایرانیان برجای گذاشته‌اند، سپاس می‌گوییم.
استاد! تولدتان مبارک!

روزنامه‌ی «شرق» در شماره‌ی دیروزش (نهم بهمن 92) گفت‌وگویی را که در یکی از واپسین روزهای پاییز امسال با استاد انجام داده، به بهانه‌ی سالگرد زادروز ایشان به چاپ رسانده است؛ که دوست‌داران می‌توانند در این نشانی این گفت‌وگوی خواندنی را بخوانند :

گفت‌وگوی استاد گلپا با روزنامه‌ی «شرق»

پیشنهاد می‌کنم حتماً این دو خاطره‌ی نوشتاری را هم که در همان روزنامه منتشر شده، بخوانید:

خاطره‌ای از میلاد کیایی درباره‌ی استاد گلپایگانی

خاطره‌ای از منصور نریمان درباره‌ی استاد گلپایگانی