صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 تازه‌ترین شماره‌ی ماهنامه‌ی «نجوم» ـ فروردین 1391 بخش عمومی

13
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)

شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» به همراه بخشی ویژه با موضوع «شهاب‌سنگ‌ها و گودال‌های برخوردی»، چند روزی‌ست روی پیش‌خوان دکه‌های فروش نشریات، در دسترس دوستداران است.  


 


 

 


در این شماره از «نجوم» که بر روی جلد آن، تاریخ «اسفند 1390 ـ فروردین 1391» درج شده، این مطالب و مقالات به چاپ رسیده است :

 


رژیم خوراکی تنها برای انسان‌ها لازم نیست؛ گویا حتا اجرام کیهانی هم باید رژیم بگیرند. مثلاً سیاه‌چاله‌های پرجرمی که به تازگی کشف شده‌اند، اگر همین‌طور پرخوری کنند، شاید روزی بیش‌تر فضای عالم را اشغال کنند.

پژوهش‌های تازه‌ی دانشمندان نشان می‌دهد که رشته‌های باریکی از گازهای سرد به‌گونه‌ای مهارناپذیر به سوی مرکز سیاه‌چاله حرکت می‌کنند و باعث می‌شوند آن‌ها سریع‌تر از هر چیز دیگری در گیتی رشد کنند. در روزهای نخستِ گیتی، نزدیک به ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیون سال پس از مِهبانگ، بیش‌تر اجرام کوچک بودند. ستاره‌ها و کهکشان‌های آغازین شکل می‌گرفتند و در مناطق ویژه‌ای از گیتی رشد می‌کردند. سیاه‌چاله‌ها نیز در این دوره شکل گرفتند؛ پس باید سهم
کوچکی از کهکشان‌های میزبان‌شان را در خود داشته باشند. اما تازه‌ترین بررسی‌ها نشان می‌دهند که سیاه‌چاله‌های بسیار بزرگ و بسیار پرجرم، ۷۰۰ میلیون سال پس از مهبانگ پدید آمده‌اند.

دانشمندان سیاه‌چاله‌های پُرجرمی را در فاصله‌ای کم‌تر از یک میلیارد سال نوری یافته‌اند و جالب این‌جاست که آن‌ها هم‌اندازه‌ی پُرجرم‌ترین سیاه‌چاله‌های امروزی‌اند؛ سیاه‌چاله‌هایی نزدیک به ۱۳/۶میلیاردساله.

چرا شماری از سیاه‌چاله‌ها خیلی زود شکل گرفته‌اند، در حالی که اجرام دیگر برای آن که به این اندازه پرجرم شوند، باید مدت‌زمانی برابر با همه‌ی سن گیتی بگذرد؟ بزرگ‌ترین سیاه‌چاله‌ها میلیارد‌ها برابر و سیاه‌چاله‌های معمولی نزدیک به ۳۰برابر خورشید جرم دارند. اختر‌شناسان گمان می‌کنند هنگامی‌که دو کهکشان به هم برخورد می‌کنند و سیاه‌چاله‌هایشان در هم ادغام می‌شوند، سیاه‌چاله‌هایی بسیار پرجرم تشکیل می‌شوند. البته این
برخوردهای کهکشانی در سال‌های بسیار دور رخ داده‌اند، نه در چند روز گذشته. در چند میلیون سالِ نخستِ پس از مهبانگ، شمار کهکشان‌ها بسیار اندک بود و همین تعداد هم، بیش از آن از هم دور بودند که بتوانند برخوردی با هم داشته باشند ...
[متن کامل این نوشتار را در شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]

 


حتماً بار‌ها تصاویر هیجان‌انگیزی از سیاه‌چاله‌ها دیده‌اید که این اجرام ترسناک و مرموز را به نمایش می‌گذارند. اما واقعیت این است که تا کنون هیچ‌کس نتوانسته است به‌گونه‌ی مستقیم با رصد از سیاه‌چاله‌ها عکسی بگیرد. نخستین بار نسبیتِ فراگیر اینشتین وجود این اجرام عظیم را پیش‌گویی کرد و رصد‌ها و
محاسباتِ بعدی، درستی آن را تأیید کردند. میدان گرانشی سیاه‌چاله‌ها بسیار نیرومند است و حتا نور نمی‌تواند از آن بگریزد. پیش از آن که این غول عظیم همه‌ی مواد را ببلعد، این مواد بر اثر فشرده شدن و اصطکاک، تا چند میلیارد درجه گرم و به پلاسما تبدیل می‌شوند. درخشش پدیدآمده از این روند را می‌توانیم از زمین دریافت کنیم. با عکس‌برداری از تابش ماده، دانشمندان تنها می‌توانند طرحی کلی از پیرامونِ سیاه‌چاله به دست بیاورند که به آن «سایه‌ی سیاه‌چاله» هم می‌گویند؛ اما از این مرز به بعد، که به آن «افق رویداد» می‌گویند، هیچ قانونی در فیزیک
نمی‌تواند آنچه را پس از فروریختن ماده در سیاه‌چاله رخ می‌دهد، دقیقاً توضیح دهد ...
[متن کامل این نوشتار را در شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]

 


چقدر احتمال دارد که واقعاً در آذر ۱۳۹۱ زمین با انفجاری ابرنواختری نابود شود؟

در فرضیه‌ی «روز رستاخیز» آمده است که در آذر ۱۳۹۱/ دسامبر ۲۰۱۲، زیستِ زمینی با انفجاری ابرنواختری از بین خواهد رفت. با توجه به انرژیِ بسیار زیادی که در انفجار ابرنواختری تولید می‌شود (معادلِ همه‌ی انرژیِ تولیدیِ خورشید در سراسر دوران حیاتش)، آیا واقعاً ممکن است که چنین پیشامدی برای زمین روی دهد؟

باتوجه به گستردگی و پهناوریِ فضا و فاصله‌ی زمانی طولانی میان انفجارهای ابرنواختری، اختر‌شناسان با اطمینان می‌گویند که ستاره‌ی تهدیدکننده‌ای که هم به اندازه‌ی کافی به زمین نزدیک باشد و هم بتواند به زیستِ زمینی آسیب برساند، وجود ندارد ... [متن کامل این نوشتار را در شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم»
مطالعه بفرمایید.]

 


«ران میلر» ما را با خود به هشت تا از نفس‌گیر‌ترین مناظری می‌برد که در انتظار کاوشگرانِ بی‌باکِ منظومه‌ی خورشیدی‌مان است. عظمتِ این شگفتی‌های طبیعی آن‌قدر است که هر آنچه را زمین برای عرضه داشته باشد، کوچک جلوه می‌دهد.

چه ممکن بود مشاهده کنیم و چه احساس می‌کردیم، اگر می‌توانستیم به این سرزمین‌های دور سفر کنیم؟ این هنرمند، اطلاعاتِ خود را از کاوش‌هایی مانند کاسینی (که اکنون در منظومه‌ی زحلی سرگرم کاوش است) و مسنجر (که تاکنون سه بار روی عطارد به پرواز درآمده است و اکنون در مدار همیشگی آن به سر می‌برد) برداشت کرده است. تخیل او به ما این امکان را می‌دهد تا دیداری کوتاه از این مناظر فراموش‌ناشدنی داشته باشیم ... [متن کامل این نوشتار را در شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]

 


لکه‌هایی که بر خورشید پدیدار می‌شوند، نشانه‌های مهمی از کنش‌ها و فعالیت‌های جاری در لایه‌های درونی خورشیدند. در بازه‌ی زمانی حضور لکه‌ها، دیگر ساختار‌ها و پدیده‌های دارای پیوند با خورشید نیز دستخوش تغییر و تحول می‌شوند.

در سال‌های نیمه‌ی نخستِ قرن نوزدهم میلادی، شماری از رصدگرانِ آماتور به دنبال کشف سیاره‌ای بودند که گفته می‌شد درونِ مدار عطارد به گرد خورشید می‌گردد. اگر این سیاره وجود داشت، احتمالاً پدیده‌ای مانند گذر عطارد یا زهره برای آن رخ می‌داد. بنابراین، رصد‌ها بیش‌تر معطوف به خورشید بود، تا مشاهده‌ی نقطه‌ی سیاهِ پدیدآمده از گذر سیاره از برابر خورشید، سندی بر کشفِ این سیاره باشد. «ساموئل هاینریش شوابه»، منجم آماتور و
داروساز آلمانی، یکی از آن رصدگران بود. او چندین سال خورشید را زیر نظر گرفت و با آن که نتوانست وجود لکه‌ی حاصل از عبور سیاره‌ای را ببیند، حرکات لکه‌های رویه‌ی خورشید را به‌دقت ثبت کرد. سیاره‌ی مرموز هیچگاه پیدا نشد، ولی «شوابه» به این نتیجه‌ی مهم دست یافت که شمار لکه‌های خورشید در بازه‌های منظم چندین‌ساله، کم و زیاد می‌شود؛ نتیجه‌ای که تا امروز نیز معتبر است. در واقع «شوابه» چرخه‌ی کنش و فعالیتِ خورشید را کشف کرده بود ...
[متن کامل این نوشتار را در شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]

 


راهنمای ساختِ مقری ساده برای خنثا کردنِ چرخش زمین

بیایید فرض کنیم برای چند لحظه زمین ما ایستاده است و دیگر به گرد خود نمی‌چرخد: احتمالاً سویی از زمین که رو به خورشید است، گرم و گرم‌تر می‌شود، در صورتی که نیم‌کره‌ی سوی دیگر سرد می‌شود. بیش‌تر جان‌داران و طبیعتِ چندمیلیون‌ساله‌ی زمین رو به انقراض می‌رود؛ ولی در این میان، افراد فرصت‌طلبی هم هستند که به بهترین وجه از این موقعیت بهره می‌برند: عکاسان نجومی lang=FA> ... [متن کامل این نوشتار را در شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]

 


اکنون کیوان هر شب به مقابله نزدیک‌تر و پُرنور‌تر می‌شود. این، یعنی تا پایانِ سال فرصتی بهتر از شب‌های فروردین برای رصد کیوان نخواهیم داشت.

تنها زمین نیست که در روزهای منتهی به نوروز حال‌وهوای بهاری دارد؛ آسمانِ شب‌های نوروزی هم خانه‌تکانی اساسی کرده! اگر در شب‌های پایان سال به آسمان نگاه کرده باشید، حتماً دیده‌اید که چرخ گردون صورت‌های فلکی زمستانی مانند جبار، ثور، و کلب‌اکبر را به گوشه‌ی غربی آسمان هدایت کرده بود تا جای آن‌ها را به همتاهای بهاری‌شان مانند گیسو، اسد، سنبله و تازی‌ها بدهد. به‌ویژه دست آسمانِ فروردین بسیار پُر‌تر از اسفند و ماه‌های
دیگر سال ۱۳۹۰ بود. آسمانِ فروردین بستر وقایع نجومی پرشماری بود. از قدیم گفته‌اند: سالی که نکوست، از بهارش پیداست! ... [آگاهی‌های بیش‌تر در این زمینه را در صفحه‌ی رویدادهای نجومی این شماره از «نجوم» خواهید یافت.]

 


چه شب­هایی برای رصد مناسب­‌ترند؟ آیا صِرفِ آگاهی از ابری یا بارانی نبودنِ آسمان، برای تدوین برنامه­ی رصدیِ دقیق، کافی‌ست؟ هنگامی که با برنامه­ریزیِ قبلی در محل رصد حاضر می‌شوید، اما شرایط را چندان مطلوب نمی‌­یابید، آیا از اجرای برنامه منصرف می‌شوید؟ یا این توان را دارید که با انعطاف­پذیری، از زمان و احتمالاً هزینه­ای که می‌­کنید، به‌گونه‌ای مطلوب بهره ببرید؟

پاسخ به این پرسش‌ها، بستگی به میزان علاقه‌مندی و تجربه‌ی رصدگر و نیز هدفِ او از رصدِ خاصش دارد. شبی که شرایط برای رصد سیارات یا ستاره‌های دوتایی مساعد نیست، ممکن است بتوان سحابی‌ها یا کهکشان‌های دور را با دقتِ کافی دید. در این‌جا منظور از «شرایط آسمان» مجموعه‌ی همه‌ی شناسه‌هایی است که در خوب بودن یا نبودنِ آسمانِ محل رصد دخیل‌اند.

معمولاً شب‌های سرد زمستانی، آسمانِ شفاف و رقیقی دارند و در مقابل، آسمان در تابستان و فصول گرم سال، بخارآلود و غباری‌ست. همچنین، عواملی همچون دما، پایداریِ جو و جریان‌های هوا در ارتفاعات بالا، در فصول گوناگونِ سال متغیرند. ما نمی‌توانیم همه‌ی این موارد را به‌طور مستقیم اندازه بگیریم و تجزیه‌وتحلیل کاملی از آن‌ها داشته باشیم؛ اما لازم است تا اندازه‌ی برآوردنِ نیاز با این عوامل و تأثیراتی که بر چگونه دیده شدنِ آسمان
می‌گذارند، آشنا باشیم. مجموع همه‌ی این‌ها را می‌توان در سه پارامتر مهم «دید نجومی»، «حد قدر» و «شفافیت آسمان» خلاصه کرد ...
[متن کامل این نوشتار را در شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]

 


از آ‌ن‌جا که بیش‌تر سیارک‌ها کوچک، تیره و کم‌نورند، به‌سختی رصد می‌شوند و آگاهی درباره‌ی شکل و اندازه‌ی آن‌ها بسیار ناچیز است. رصد اختفاهای سیارکی با ابزارهای آماتوری، اگر دقیق و در قالب کار گروهی انجام بگیرد، می‌تواند ره‌یافتی برای دست‌یابی به آگاهی‌های بیش‌تر از این جهان‌های کوچک در منظومه‌ی خورشیدی باشد.

سیارک‌ها گروهی از اجرام سامانه‌ی خورشیدی‌اند که به گرد خورشید می‌گردند؛ و شماری از آن‌ها در کمربند سیارک‌ها، و بقیه در دوردست‌های منظومه‌ی خورشیدی‌ جای دارند. سیارک‌ها نسبت به دیگر اجرام بیرون از منظومه‌ی خورشیدی و به‌ویژه نسبت به ستاره‌ها، اجرامی بسیار نزدیک به زمین‌اند، که این باعث می‌شود اهداف و سوژه‌های رصدیِ کم‌وبیش مناسبی باشند؛ اما از سویی، اندازه‌ی بسیار کوچکِ سیارک‌ها موجب می‌شود رصدِ آن‌ها بسیار دشوار باشد. این را هم باید در نظر داشته باشیم که سیارک‌ها رنگ‌های تیره‌ای دارند و چندان نوری از روشنایی خورشید را بازنمی‌تابانند. قدر ظاهریِ سیارک‌ها بالاست و بسیار کم‌نورند و به همین علت، رصد آن‌ها باز هم سخت‌تر می‌شود. شاید یکی از بهترین راه‌های رصدِ سیارک‌ها و پی بردن به اندازه و شکل آن‌ها، رصدِ اختفاهای سیارکی باشد ...
[متن کامل این نوشتار را در شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]

 

ـ فضایی‌ها چگونه ما را پیدا می‌کنند؟

ـ راهنمای خرید نخستین تلسکوپ

ـ اختر‌شناسان گمنام : اینگه لِمان

ـ کاشف هسته‌ی درونی زمین
 


 


ـ بخش ویژه (ژرفا) : شهاب‌سنگ‌ها و گودال‌های برخوردی

* سنگ‌های سرگردان آسمان / نوشتاری از توفیق حیدرزاده

شبِ خیال‌انگیزی‌ست. ستاره‌ها در آرامش و سکوتی آسمانی چشمک می‌زنند. گویی همه‌ی آن‌ها را بر گنبد آسمان میخ‌کوب کرده‌اند؛ اما ناگهان آرامش آسمان بر هم می‌خورد. جسمی بزرگ و نورانی، درخشان‌تر از همه‌ی ستاره‌ها پدیدار می‌شود و با سرعتی باورنکردنی به پیش می‌تازد. به رنگ‌های سبز و زرد می‌درخشد و
دنباله‌ای چون دود هواپیما بر جای می‌گذارد. در آنی پهنه‌ی آسمان را درمی‌نوردد و ناگهان خاموش و ناپدید می‌شود ...
[متن کامل این نوشتار را در بخش «ژرفا»ی شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]


کم‌تر از نیم قرن پیش، از عوامل تغییراتِ زمین، تنها سه عامل شناخته شده بودند؛ اما با پیشرفتِ شاخه‌های گوناگونِ دانش و افزایش دریافت و آگاهی‌های بشر از سیاره‌ی زمین و دیگر سیاره‌ها، چهارمین عامل مهم در تغییرات سطح زمین شناخته شد: برخورد اجرام فرازمینی.

منظومه‌ی خورشیدی مجموعه‌ای از یک ستاره، هشت سیاره، چندین سیاره‌ی کوتوله، و هزاران‌هزار سیارک و دنباله‌دار است که همراه با غبار میان‌سیاره‌ای، در یکی از بازوهای کهکشان راه‌شیری قرار دارد. خورشید، ستاره‌ای بسیار معمولی‌ست که ۴/۵میلیارد سال پیش تشکیل شده و یکی از نزدیک به ۴۰۰
میلیارد ستاره‌ی کهکشان راه‌شیری است. پس از تشکیل خورشیدِ جوان، ابر و غبار و قطعات ریز و درشتی که آن را احاطه کرده بودند، در مناطق ویژه‌ای متمرکز شدند و اجرام بزرگ‌تری را شکل دادند. این اجرام نیز کم‌کم به یکدیگر پیوستند و در میلیون‌ها سال هسته‌ی آغازین سیاره‌ها را پدید آوردند؛ و در طی زمان به علت هجوم اجرام سرگردان، اندازه‌ی آن‌ها افزایش یافت. با پایین آمدنِ میزان برخورد‌ها، سیاره‌ها اندک‌اندک به ثباتی نسبی دست یافتند. با آن که سیاره‌ها به‌مرور زمان مدار و قلمروی خود را از اجرام کوچک‌تر تهی کردند، باز هم ‌گاه‌وبی‌گاه
کوه بزرگی از یخ و سنگ، که مداری مستقل به گرد خورشید داشت، یا به علت تأثیرات گرانشی سیاره‌های بزرگ‌تر مانند مشتری و کیوان به مناطق درونی‌تر منظومه «پرتاب» شده بود، تحت تأثیر جاذبه‌ی زمین به سوی این سیاره هجوم می‌آورد. این جسم با سطح زمین برخورد می‌کرد و با توجه به اندازه‌اش، عامل تغییراتی می‌شد. البته چنین برخوردهایی نه‌تنها برای زمین، بلکه برای همه‌ی اجرام منظومه‌ی خورشیدی رخ داده است و گواهِ آن، وجود آثار برخوردهای کهن بر رویه‌ی سیاره‌های دیگر، قمر‌ها و حتا اعضای کوچک‌تر منظومه است ...
[متن کامل این نوشتار را در بخش «ژرفا»ی شماره‌ی 215 ماهنامه‌ی «نجوم» مطالعه بفرمایید.]

*

برگرفته از : پایگاه اینترنتی ماهنامه‌ی «نجوم»


بازتنظیم و ویرایش : امیریاشار فیلا

 
دوشنبه 4 اردیبهشت 1391 ساعت 09:52  
 نظرات    
 
م. مستاجران 16:31 دوشنبه 4 اردیبهشت 1391
0
 م. مستاجران
ممنون
فرزانه حبیبی 16:20 سه شنبه 5 اردیبهشت 1391
0
 فرزانه  حبیبی
جالب بود. ممنون............
نیما محسون 19:40 سه شنبه 5 اردیبهشت 1391
0
 نیما محسون
ممنون