این نوشتار، دیدگاههای مهندس علیرضا سرحدی، رییس هیأتمدیرهی انجمن مهندسان صنعت ساختمان، دربارهی انتخاباتِ پیش روی هیأتمدیرههای سازمان نظام مهندسی ساختمان در استانهای کشور (ششمین دوره، چهاردهم شهریورماه) است؛ او معتقد است سازمان نظام مهندسی نباید جولانگاه گروههای سیاسی شود.
به نظر من، سازمان نظام مهندسی یک نهاد قانونی و مدنیِ بسیار بااهمیت است. شوربختانه به همین دلیلِ ساده، از همان هنگام آغاز به کار سازمان و از همان زمان نوشتن قانون و آییننامهی اجرایی آن، تلاش شده تا این سازمان از شکل یک سازمان مردم نهاد (NGO) درآید و وابسته به دولت (GNGO) شود. اصرار به حضور مقاماتِ حکومتی وکارمندان و وابستگان دولت در هیأتمدیرهی سازمان و دخالتهای همیشگیِ قانونی و فراقانونیِ وزارت مسکن وقت در امور سازمان و انتخابات آن و ترکیب هیأتمدیره به شکلهای گوناگون از آغاز تاکنون، نشان از اهمیت این سازمان و حساسیت دولت نسبت به آن دارد.
از سوی دیگر، سایهی دولت بر سازمان و مدیریت افرادی که جایشان در این سازمان نبوده و در واقع جای اهل حرفه را اشغال کرده و طبعاً وقت و انگیزهی کافی برای پرداختن به مشکلات مهندسی و مهندسان نداشتند، ناکارآمدی و انفعالِ سازمان و در پی آن مهندسان عضو را به بار آورد؛ تا جایی که نهادهای مرتبط، از جمله شهرداری و حتا خود وزارت مسکن هم ارج و منزلتی درخور برای نظام مهندسی قائل نبودند و در یک کلام، مهندسان اندکاندک از چرخهی کار حرفهای دور
شدند و از قِبَل این سازمان، نه شأن و منزلت حرفهای به دست آوردند، نه ارزش اجتماعی و نه حتا درآمد و دستمزدی شایستهی تحصیلات و کار و تلاششان. و این شد که شهر به تصرف بسازوبفروشها و دلالانِ رنگارنگ در آمد و نتیجه، ناامنیِ ساختمانها، زشتی سیمای شهر و پدید آمدنِ فضاهایی از این دست شد که همه شاهدیم: مردم که ناچارند در این شهر و ساختمانها زندگی کنند و سرمایههای ملی که کرورکرور دود میشود و به هوا میرود و آگاهترین، تواناترین و مؤثرترین قشر جامعه که همانا مهندسان هستند، بیاختیار و تماشاچی و از همه بدتر، بدهکار و مورد
بیمهری.
شوربختانه واکنش همکاران ما به این وضعیت، نه تلاش و پایداری، بلکه قهر، بیاعتنایی و انفعال بود و در پاسخ به دعوت مشارکت معدودی (همچون ما) گفته میشد که «ای بابا! این سازمان به چه درد میخورد و برای ما چه کرده؟ و...» حرفهایی از این دست که تکرارش هم رنجآور است. کار به جایی رسید که مجامع عمومی این سازمان 40ـ50 هزار نفری با کمتر از صد نفر رسمیت مییافت، تراز و بودجه تصویب میکرد و برای مقدرات مهندسان، جامعه و همهی مردمِ بهرهگیرنده
از ساختمان و خدماتِ مهندسی تصمیم میگرفت؛ و درانتخابات دورههای گوناگون همواره کمتر از 10درصدِ اعضا شرکت میکردند و نمایندگانی بعضاً با رأیِ یک یا 2درصد اعضای سازمان بر صندلی مدیریت و حتا ریاست سازمان تکیه میزدند؛ و نتیجه، خالی ماندنِ عرصه برای تاختوتاز هرچه بیشتر و آسودهترِ میوهچینان و بهرهبردارانِ این خوان نعمتِ بیدریغ: بخش مسکن، ساختوسازهای شهری و گردش مالی بیسابقهای که همه خوب میدانیم.
کار به جایی رسید که در دورههای اخیر، مدیران و وابستگان شهرداری که همیشه خود در برابر نظام مهندسی و هدفهای سازمان بودند نیز فرصت را غنیمت شمرده و برای راهیابی به سازمان تلاش کردهاند. در یک کلام، معنی این کار این است: کسانی که اصرار دارند به هر قیمت، با هر ترفند و با صرف هزینههای گزاف، وارد هیأتمدیره شوند، یا میخواهند در آنجا برای خود موقعیت، منافع یا رانتی دستوپا کنند؛ یا میخواهند آنجا را اشغال کنند تا اهل حرفه و
نمایندگان واقعی مهندسان به سازمان راه نیابند، تا کاری انجام نگیرد، یا هر دوی اینها.
نقطهی اوجِ دور شدنِ سازمان نظام مهندسی از حرفهی مهندسی و مسائل آن، طلایهی انتخابات دورهی اخیر است که نشان از عزم جزم و رقابت جدیِ گروهها برای اشغال صندلیهای هیأتمدیره دارد. نام دهها وزیر و کارمند عالیرتبهی کنونی و پیشینِ دولت، مقامات قبلی و فعلی و کارمندان و وابستگان شهرداری در میان نامزدها، و حمایت آشکار و پنهانِ گروههای سیاسی از لیستهای اینچنینی، گواه درستی بر این مدعاست. به راستی در این سازمان
«غیردولتی» که طبق قانون قرار است با همکاری تشکلهای حرفهای و صنفی و با مشارکت گستردهی مهندسان اداره شود (مواد 1 و 3 قانون نظام مهندسی)، چه خبر است که این همه مقامات گوناگون که هریک میتواند در جایگاه خود منشأ خدمات بسیاری برای جامعه باشند، این همه را رها کرده، با اصرار فراوان، با صرف هزینههای بعضاً گزاف و دست زدن به انواع روشها و ترفندها ـ مانند برگزاری میهمانی افطاری و مانند اینها ـ تلاش میکنند این امکان خدمتگزاری را از کف مهندسان اهل حرفه خارج کنند!؟ و همان گلی را به سر مهندسی و مهندسان بزنند که در این چند ساله زدهاند
و نتیجهاش پیش روی همه است!؟
و خدا نیاورد آن روزی را که فاجعهای مانند آذربایجان در تهران رخ دهد. آنوقت با دریغ و تأسف خواهیم دید که دستاورد نزدیک به بیست سال نفوذ دولتی بر سازمان نظام مهندسی، چه خواهد بود.
ـ چاپشده در روزنامهی «دنیای اقتصاد» چهارشنبه، 1 شهریور 1391
ـ نوشتهی : علیرضا سرحدی، کارشناس ارشد معماری
و رییس هیأتمدیرهی انجمن مهندسان صنعت ساختمان