www.iiiWe.com » با همه ى احترامى که براى على حاتمى قائلم

 صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 با همه ى احترامى که براى على حاتمى قائلم بخش عمومی

6

تا امروز فیلم "سوته دلان" شادروان على حاتمى را ندیده بودم. امروز فرصتى دست داد که ببینمش.
با همه ى احترامى که براى زنده یاد حاتمى قائلم، به نظرم "سوته دلان" فارغ از مقوله هاى بازى و دوبله، از منظر مضمون و پرداخت، فیلم بسیار مزخرفى است.

از دوستان اگر کسى نظرى متفاوت دارد، مشتاقم بشنوم (بخوانم).

سه شنبه 19 دی 1391 ساعت 09:54  
 نظرات    
 
م افتخاری 08:09 چهارشنبه 20 دی 1391
4
 م افتخاری
تصور میکنم هر فیلم یا نوشته‌ای را باید در زمان خود مورد بررسی و نقد قرار داد قصد دفاع صرف از فیلم یاد شده را ندارم ولی در زمانی که فیلفارسی‌ها روگرفتهای ساده‌ای بودند از فیلمهای هندی بی محتوا و صرفاً احساسی ، این فیلم جایگاه ویژه‌ای برای خود پیدا میکرد.
لذا با نظر جنابعالی به این شکل غلیظ موافق نیستم
امیر یاشار فیلا 20:36 چهارشنبه 20 دی 1391
2
 امیر یاشار فیلا

سلام؛ متشکرم بابت اظهار نظر.
این سخن شما را که هر اثرى را باید با توجه به معیارهاى زمان خودش بررسى و نقد کرد، قبول دارم.
اما حتا با معیارهاى دهه ى ٥٠ خورشیدى هم نمى توانم خودم را راضى کنم که "سوته دلان" را فیلمى خوب یا حتا معمولى بدانم.
با فیلمفارسى تکلیف بیننده معلوم است: فیلمفارسى براى تحت تاثیر قرار دادن دم دستى ترین احساسات مخاطب ساخته مى شد و هرکز ادعایى بیشتر از این هم نداشت.
مشکلى که من با فیلم هایى مثل "سوته دلان"، "قیصر" و "داش اکل" دارم، همین است که در عین بى مایکى و توهین اشکار به شعور بیننده، ادعاى متفاوت بودن و عمیق بودن دارند؛ که توهین مضاعفى است به شعور و دریافت مخاطبى که به روشنى اجزاى مبتذل و تهوع اور فیلمهندى را در اثر مى بیند.
در مورد "سوته دلان" این وجه مبتذل انقدر در دیالوک ها بارز بود که به یک دوست روانشناس بیشنهاد کردم روى این موضوع که نویسنده و کارکردان این فیلم با نوشتن این دیالوک هاى وقیحانه و به تصویر کشیدنشان به نوعى به دنبال التذاذ جنسى ذهنى بوده، کار کند، و او هم استقبال کرد.
حرف من این است: فیلم ها در سبک ها و به شیوه هاى مختلف ساخته مى شوند و مخاطبان خاص خود را هم دارند؛ اما این که یک فیلم ابکوشتى و نیمه مستهجن ادعاى روشنفکرى و طرح معضلات اجتماعى داشته باشد، بسیار برخورنده است.

باز هم بابت مشارکت جناب عالى در این اظهار نظر، تشکر مى کنم.
علی اسدی 21:09 چهارشنبه 20 دی 1391
2
 علی اسدی
با عرض معذرت باید عرض کنم برای انتقاد میتوانستید از کلمات پایانی مناسب تری بهره ببرید . ضمن اینکه به نظر نمیرسه که شما در زمان اکران اولیه این فیلم را دیده باشید و درک درستی از اوضاع اجتماعی آن زمان داشته باشید .
امیر یاشار فیلا 02:53 پنجشنبه 21 دی 1391
1
 امیر یاشار فیلا

جناب مهندس اسدی،
از شما نیز بابت اظهارنظر و مشارکتتان در این تبادل نظر سپاسگزارم.
در زمینه ی فرمایش جناب عالی هم چهار نکته به نظرم می رسد، که معروض می دارم :

1ـ درست می فرمایید؛ من «سوته دلان» را به هنگام اکران و بر پرده ی سینما ندیده ام، و سن و سالم هم آنقدر نیست که آن سال ها را شخصاً تجربه کرده باشم.
اما من و شما و هر بیننده ی دیگری در هرجای این سیاره همانگونه که پس از گذشت چندین دهه فیلم های چاپلین را می بینیم و می ستاییم، این حق را هم داریم که از هر فیلم دیگری نیز فارغ از فاصله ی زمانی اش با روزگار خودمان، خوشمان بیاید یا بدمان بیاید، و داوری و دیدگاه و سلیقه ی خودمان را درباره اش داشته باشیم.
بنابراین، نمی توان حکم داد که چون مخاطبی روزگارِ پدید آمدنِ یک اثر را درک نکرده، نباید درباره ی آن اظهار نظر کند، یا دیدگاهش نمی تواند درست باشد.

2ـ من «سوته دلان» را به هنگام اکران و بر پرده ی سینما ندیده ام، اما بعید می دانم خود شما هم در سن و سالی باشید که آن را در همان سال های دهه ی پنجاه و با داشتن پسزمینه ای از اوضاع اجتماعیِ آن دوره دیده باشید.
بنابراین، اگر به این دلیل اظهار نظر و دیدگاهِ انتقادیِ مرا درست و موجه نمی دانید، طبعاً به همین دلیل، اظهارنظر خود شما هم در رد دیدگاه من و دفاع از «سوته دلان» نمی تواند توجیهی داشته باشد.
اما اگر پیشفرضِ من اشتباه است و شما تجربه ی دیدنِ «سوته دلان» به هنگام اکران را داشته اید، لطفاً آن را بازگو بفرمایید تا ما هم از این تجربه ی جناب عالی بی بهره نمانیم.

3ـ من، هم در متن روزنوشت و هم در کامنتِ پیشینم تأکید کرده ام که این یک دیدگاه شخصی و یک ابراز سلیقه ی فردی است.
بنابراین، اجازه بدهید که به جای همدیگر تصمیم نگیریم؛ و این تصمیم که هر کس در بیان دیدگاه و ابراز سلیقه و نظر خودش چه عبارات و واژه هایی را به کار می برد، همچنان در اختیار خود آن شخص باشد.

4ـ به گمانم به هنگام نوشتن کامنت قبلی، نکته ای از دید جناب عالی مغفول و پنهان مانده؛ و آن این است که «سوژه»ی مورد بررسی در اینجا، فیلم «سوته دلانِ» علی حاتمی است، نه دیدگاه شخصی من درباره ی آن.
بنابراین، داوری درباره ی مناسب یا نامناسب بودنِ کلماتِ پایانیِ دیدگاه من، آن هم بدون هیچ اشاره ای به نظر خودتان درباره ی فیلم مورد بحث (برای نمونه، دیالوگ های بسیار بی پرده و وقیحانه ی کاراکتر «دکتر» با بازی جهانگیر فروهر)، به نظرم انحراف از موضوعِ مطروحه است و جایگاهی ندارد.

با سپاس دیگربار به خاطر خواندنِ این روزنوشت و وقتی که صرف کرده اید.
م افتخاری 15:51 یکشنبه 24 دی 1391
1
 م افتخاری
آقای مهندس فیلا گرامی: هرچند طرف صحبت شما در کامنت اخیر احتمالاً بنده نبوده‌ام ولی به جهت اینکه منظور اصلی از طرح این روزنوشت چالش فکری در خصوص یک اثر هنری است عرض کنم که:
بند اول کامنت 21 دی شما را قبول دارم چراکه لازمه نقد هر فیلمی لزوماً تماشا در زمان اکران نیست لیکن درک شرایط آن زمان در نقد منصفانه بسیار موثر خواهد بود
در مورد بند 3 جسارت کرده عرض مینمایم که هرکس در خلوت خود آزادی بسیاری دارد ولی به واسطه حضور در جمع لاجرم محدودیتهایی خواسته و یا ناخواسته دچارش خواهد شد
در مورد بند 4 متاسفانه با ارئه جمله آخر پاراگراف اول متن روزنوشت به نوعی نظر خود را به بوته نقد گذارده‌اید در صورتیکه اگر این جمله نمی‌امد دقیقاً همان میشد که خود میخواستید

قصد داشتم دراین زمینه مجال بیشتری برای مباحثه پیدا میکردم ولی به دلیل اینکه مدتها قبل این فیلم را دیده‌ام احتمالاً در مقابل نظرات تند و قلم شیوای شما پاسخهای قانع کننده‌ای نخواهم داشت لذا بهتر میدانم که در فرصتی مناسبتر به بحث بنشینم
ولی به این بسنده میکنم که شاید در پشت ظاهر جملات سخیفی که به آن اشاره نموده‌اید عقاید و اعمال بسیار پلشتی پنهان بوده که در آن زمان در ذهن برخی رخنه کرده بوده و شاید این فیلم برای از بین بردن آن افکار منحرف ساخته و پرداخته شده
دکتر علی فاروقی بجد 13:13 دوشنبه 25 دی 1391
0
  دکتر علی فاروقی بجد
سلام . در مورد مطلب من در مورد خود شناسی نظر داده بودین در مورد کمی با کفش های دیگران راه رفتن میدونین راستش وقتی عوام این جمله رو میشنون دقیقا فکر شما رو میکنن ولی گه دقیقا و از دیدگاه فلسفی به این جمله دقت کنید هیچ چیز جزء خودشناسی نیست . ممنون
امیر یاشار فیلا 00:07 سه شنبه 26 دی 1391
0
 امیر یاشار فیلا

سپاسگزارم آقای مهندس افتخاری گرامی.
جان سخن را فرمودید :
چالش فکری، اندیشه ورزی، تقویتِ منطق و دستیابی به ذهن هایی پویا و منصف، هدف ها و دستاوردهای مورد انتظار از هر گفت و شنود و تبادل نظری هستند؛ و طبعاً این روزنوشت هم از این قاعده مستثنا نیست.
و برای هر کسی که در چنین تبادل نظری شرکت می جوید، بسیار لذت بخش است که دیدگاه و نظر خودش را با واژه ها و ساختاری دیگر، از زبان یکی دیگر از اظهارنظرکنندگان بشنود؛
همچنان که این جمله ی جناب عالی دقیقاً جمع بندی و برآیند همه ی سخنان پیشگفته ی من درباره ی «سوته دلان» است : «هرکس در خلوت خود آزادی بسیاری دارد ولی به واسطه ی حضور در جمع، لاجرم محدودیتهایی خواسته و یا ناخواسته دچارش خواهد شد.»
سخن من هم از آغاز همین بود که : وقتی حتا در جمع گزیده ای از مهندسان، همچون iiiwe (که طبعاً سن و سالشان از کف معینی بیش تر است) کلمه ها و عباراتِ به کار رفته در یک روزنوشت زیر ذره بین است و نمی توان بار معنایی آن ها را نادیده گرفت، پس چگونه می توان از یک فیلمساز که برای یک سینمای بسیار پرمخاطب و فاقد گروه بندیِ سنی فیلم ساخته، این خطای آشکار : مضمونِ سخیف و دیالوگ های وقیحانه را پذیرفت و کارش را فیلمی ارزشمند دانست!؟
آن هم از کارگردانی که بر توانایی ویژه اش در دیالوگ نویسی واقفیم و می دانیم که اگر می خواست، چه شاهکارهایی در زمینه ی دیالوگ نویسی از چشمه ی ذوقش می جوشید.

بنابر همه ی آنچه گفته شد، به ویژه اکنون که تأییدیه ی ضمنیِ دوستِ فرهیخته ای همچون شما را هم دارم، اجازه بدهید همچنان بر رای و دیدگاهِ آغازینم بمانم و تکرار کنم که : «سوته دلان» برخلافِ ادعایش و به رغم گرد و خاکِ دروغینی که به پا کرد، فیلم بسیار بد و مزخرفی است؛ یا دقیق تر بگویم : انتظار چنین خزعبلاتی را از زنده یاد علی حاتمی نداشتم.
و این، یک «نظر تند» نیست؛ فقط بیانِ صریحِ یک دیدگاهِ مستدل است، که با روحیاتِ تعارفی و خوکرده به محافظه کاریِ بیش ترِ ما جور در نمی آید.
دیگر گذشت آن روزگاری که با یک «خیرالامور اوسطها» سر و ته همه چیز را هم می آوردیم و می پنداشتیم که تکلیفمان با همه چیز روشن است. اکنون دیگر برای جامعه ی ایران هم چاره ای نمانده مگر نوسازی ساختار اندیشه هایش، و پی ریزیِ دوباره و استوار کردنِ آن بر پایه ی استدلال، منطق و گفت و شنودِ بی تعصب و بی پیشداوری.
برای من به شخصه، یکی از انگیزه های ورود به مباحثه ها و تبادل نظرها، نشان دادنِ نادرستیِ این باور ریشه دار اما بی پایه است که معتقد است همچنان با «یکی به نعل و یکی به میخ» می توان «گلیم خویش را از آب بیرون کشید» تا «نه سیخ بسوزد، نه کباب».
این شیوه دیگر به کار نمی آید. اگر ذهن جست و جوگر و طبع سلیم و معیارهای نامتعصبانه ات می گویند یک اثر سخیف و مبتذل است، چرا نباید نظرت را صریح و روشن با دوستان و هم باشگاهی هایت در میان بگذاری؟ چرا دیگران هنوز و همچنان از تو انتظار دارند خودت را و دیدگاهت را سانسور کنی!؟
بنابراین، بار دیگر بابت این مشارکتِ شما که این فرصت را فراهم آورد تا به نادرستیِ این باور ریشه دار اشاره ای بکنم، از شما سپاسگزارم.

کمبودِ این «مجال بیش تر» هم که لازمه ی هر مباحثه و گفت و گویی است، شاید انگیزه ای بشود تا اگر جناب عالی هم تمایل داشته باشید، باب مباحثه ها و گفت و شنودهای حضوریِ دو یا چند نفره نیز گشوده شود.
اگر این سعادت نصیبم شود، شما نخستین آقا از اعضای iiiwe خواهید بود که با او قرار و دیدار خواهم داشت.

پاینده و برقرار باشید.
امیر یاشار فیلا 00:09 سه شنبه 26 دی 1391
0
 امیر یاشار فیلا

سلام جناب مخترع.
در کامنتی که من زیر روزنوشتِ شما نوشتم، یک پرسش هم بود.
اگر امکان دارد، برای آن که ما عوام الناس هم اندوخته و بهره ای از دقت و فلسفه و خودشناسی ببریم، آن پرسش را پاسخ دهید
و درباره ی این رویکرد فلسفی به خودشناسی، قدری توضیحاتِ مصداقی و فارغ از کلی گویی بفرمایید.

ممنون.

در ضمن، چون همه ـ حتا عوام ـ معمولاً کامنت ها را با توجه به موضوع و مضمونشان زیر مطلبِ مربوطه می گذارند، لطفاً پاسخ پرسش مرا در همان صفحه ی روزنوشت «خودشناسی» بدهید.

در پناه یزدان.
م افتخاری 08:12 سه شنبه 26 دی 1391
0
 م افتخاری
لبیک یا امیر
امیر یاشار فیلا 14:53 چهارشنبه 27 دی 1391
0
 امیر یاشار فیلا

"لبیک"
و موافقت جناب عالى مایه ى افتخار من است
.
منتظر اس.ام.اس شما براى اغاز ارتباط غیراینترنتى هستم جناب مهندس افتخارى
.