www.iiiWe.com » « در میان جمع ... » کاریکاتور

 صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 « در میان جمع ... » کاریکاتور بخش عمومی

22

 

 

http://vir4l.com/wp-content/uploads/2011/02/cartoon_glassy_eye_people.jpg

 

 

 

"این مردم چشم‌شیشه‌ای رو ببین که ماشین‌وار و از روی عادت می‌رن پی روزمرگی‌هاشون و

هیچ‌وقت نمی‌ایستن تا یه نگاهی به اطرافشون بندازن و کمی فکر کنن.

من تنها آدم هوشیار میون یه عالمه گوسفند هستم."

 

سه شنبه 10 اردیبهشت 1392 ساعت 10:51  
 نظرات    
 
مائده علیشاهی 10:56 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392
1
 مائده علیشاهی
همیشه به این مسأله فکر میکنم:مردم ماشین‌وار و از روی عادت زندگی میکنند!!البته خودمون هم شامل همین مردمیم..
موسی حاجیان 15:21 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392
1
 موسی  حاجیان
خیلی عالی بود
م افتخاری 16:15 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392
0
 م افتخاری
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
...
مجید صابر 19:12 چهارشنبه 11 اردیبهشت 1392
1
 مجید صابر
شاید بهمین دلیل باشد که انیشتین می گفت ، خطرناک ترین تفکر این است که بگوییم " همه این جوری اند "
ممنون مهندس گرامی .
مهدی تارک 08:30 پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392
0
 مهدی تارک
جالبه مرسی مهندس
مهسا معتمد 12:38 پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392
2
 مهسا معتمد
جناب آقای مهندس فیلا با تشکر از لطف شما

شاید نوعی حس خود برتر بینی باشد که متاسفانه همه ما به نوعی به آن دچار هستیم

در ضمن فکر میکنم اگر برای واژه Glassy-eyed برگردان نگاه های سرد و عاری از احساس را به جای چشم های شیشه ای انتخاب کنیم شاید بهتر باشد.
امیر یاشار فیلا 03:03 آدینه 13 اردیبهشت 1392
1
 امیر یاشار فیلا

با سپاس بابت مهر و لطفِ گرمابخش همه‌ی دوستان و همکاران؛

خانم مهندس معتمد، کاملاً درست می‌فرمایید : عبارتِ «نگاه سرد» یا «نگاه یخ‌زده» می‌توانست برگردانی درخور، به‌تر و مناسب‌تر برای «Glass-eyed» باشد.
منتها من آن‌قدر ذهنم را درگیر ارائه‌ی برگردانی به زبان گفتار (محاوره‌ای) کرده بودم، که از آن سوی بام افتادم.
از سرکارعالی بابت گوشزد کردنِ این نکته و انتقاد سازنده‌تان، صمیمانه سپاسگزارم.

اکنون که اندکی از موضوع فاصله گرفته‌ام و از پیشنهادهای دوستان بهره جسته‌ام، به گمانم اگر خودگویی یادشده را این‌گونه بنویسیم و بخوانیم، رساتر و به‌تر خواهد بود :

"این جماعتو نیگا کن؛ ببین چطور با نگاه سرد و یخ‌زده‌شون، ماشین‌وار و از روی عادت
می‌رن پی روزمرگی‌هاشون و هیچ‌وقت نمی‌ایستن تا یه نگاهی به دور و برشون بندازن و کمی فکر کنن.
من تنها آدم فهمیده و هوشیار میون یه عالمه گوسفندم."
محمد مهدی مدرس نیا 08:17 آدینه 13 اردیبهشت 1392
0
 محمد مهدی مدرس نیا
خوش به حالشون که اینا دغدغه دیگه ای ندارن و میتونن به اطرافیاشون اینقدر توجه کنن و حتی بجای اونا هم فکر کنن!!!
کورش نیکزاد 17:56 آدینه 13 اردیبهشت 1392
0
 کورش نیکزاد
خیلی باحال بود
مرسی
امیر یاشار فیلا 22:50 آدینه 13 اردیبهشت 1392
2
 امیر یاشار فیلا

آقای مهندس مدرس‌نیا،
با سپاس به‌خاطر اظهار نظرتان،

اما اتفاقاً نکته‌ای که این کارتون (یا همان کاریکاتور) با طنزی زیبا بیان می‌کند، این است که تقریباً
همه‌ی ما با همان حس خودبرتربینی کاذب و خودشیفتگی که خانم مهندس معتمد هم فرمودند،
همواره ـ حتا هنگامی که به‌ظاهر به دیگران توجه می‌کنیم ـ در واقع فقط خودمان را در کانون توجهمان داریم و بس.

به سخن دیگر، به دیگران تنها به‌عنوان پس‌زمینه‌ای برای به چشم آمدنِ جلوه‌گری‌های خودمان توجه داریم و «خودمحوری» پایه و انگیزه‌ی تقریباً همه‌ی رفتارها و کردارمان است.
م افتخاری 10:00 شنبه 14 اردیبهشت 1392
2
 م افتخاری
آقای مهندس مدرس‌نیا گرامی:
متاسفانه ما هرچقدر هم که مشغله داشته باشیم از مذمت دیگران و مقصر شمردن دیگران کوتاهی نمی‌کنیم
همچنین از روبروی آینه ایستادن بسیار واهمه داریم