■ یک عکس ، یک عکاس ـ 19 : «منم می‌خوام توی عکست باشم» بخش عمومی

«استیفن ایپولیتو» (Stephen Ippolito) با اتراق شبانه در کرانه‌های ساحلی پارک ملی «مین»، قصد داشت عکسی از کهکشان راه‌شیری بگیرد؛ که متوجه شد یک فُک جلوی دوربینش ژست گرفته است. او می‌گوید در آغاز متوجه حضور جانور نشده، اما پس از آن که او را دیده، چند گام عقب رفته تا قاب تصویر را تغییر دهد؛ اما فک باز هم به او نزدیک شده تا جلب‌توجه کند و تصویرش ثبت شود.
سرانجام با پافشاریِ این فکِ دوربین‌دوست، «استیفن» تصمیم می‌گیرد او را هم در کادر بگنجاند. او که برای گرفتن عکس راه‌شیری می‌بایست تکنیک نوردهی طولانی‌مدت را به کار می‌بست، برای جلوگیری از تار شدنِ تصویر فک که سوژه‌ای زنده و طبعاً جنبنده بوده، یک عکس با نوردهی طولانی و یک عکس هم با نوردهی کم گرفته و با درآمیختن آن‌ها، عکس فوق‌العاده و کم‌مانند بالا را پدید آورده است.
این عکس در اندازه‌ای بزرگ‌تر، در این‌جا در دست‌رس دوست‌داران است.

برگرفته از : space.com و linkedin.com/ippolito
برگردان و آماده‌سازی : امیریاشار فیلا

■ این هم دست‌رسی‌ها و لینک‌های هژده بخش پیشین «یک عکس ، یک عکاس»
برای دوستانی که این هژده بخش را ندیده‌اند :

«یک عکس ، یک عکاس ـ 1» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 2» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 3»

«یک عکس ، یک عکاس ـ 4» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 5» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 6»

«یک عکس ، یک عکاس ـ 7» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 8» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 9»

«یک عکس ، یک عکاس ـ 10» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 11» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 12»

«یک عکس ، یک عکاس ـ 13» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 14» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 15»

«یک عکس ، یک عکاس ـ 16» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 17» ■ «یک عکس ، یک عکاس ـ 18»