www.iiiWe.com » «رحمی به حال پیکر صدچاک‌شان نکرد ...» ؛ گزارشی تصویری از مسجد کبود تبریز

 صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 «رحمی به حال پیکر صدچاک‌شان نکرد ...» ؛ گزارشی تصویری از مسجد کبود تبریز بخش عمومی

11

مسجد کبود تبریز (به آذری: «گوی مچید») که آن را «مسجد جهان‌شاه» نیز خوانده‌اند، از بناهای تاریخی شهر تبریز است. این مسجد به گواه کاشی‌نبشته‌ی سردر آن، در سال ۸۷۰ هجری قمری (۱۴۶۵ ترسایی) و در زمان حکم‌رانی سلطان جهان‌شاه ساخته شده است؛ و گونه‌گونی و زیبندگی کاشی‌ها و انواع خطوط به‌کاررفته در آن و به‌ویژه رنگِ کاشی‌کاری‌های معرق آن سبب شده است که به «فیروزه‌ی اسلام» شهرت یابد.

زمین‌لرزه‌ی سال ۱۱۹۳ هـ.ق. آسیب‌های فراوانی به مسجد کبود زد و در پی آن، گنبدهای مسجد فروریخت. تعمیرها و دوباره‌سازیِ مسجد در راستای حفاظت و بازسازیِ بخش‌های برجامانده، همچون تاق‌ها و پایه‌ها، از سال ۱۳۱۸ خورشیدی آغاز شد و در سال ۱۳۵۵ کارهای ساختمانی آن به پایان رسید. بازسازیِ گنبد اصلی را مرحوم استاد رضا معماران انجام داد. بازسازیِ کاشی‌کاری‌های فضاهای درونی و بیرونی هنوز ادامه دارد.

شادروان استاد جلال‌الدین همایی که از دانشمندانِ کم‌نظیر ایرانِ معاصر و زاده‌ی اصفهان بود، در آبان‌ماه سال 1310 خورشیدی در دیداری که از این بنا داشت، دلش از ویرانی این نگین پرفروغ معماری ایران‌زمین به درد آمده و به سختی گریسته بود؛ و بامداد همان‌شب شعر بلند «مسجد کبود» را سروده بود.

عنوانِ این روزنوشت، مصرعی از همان سروده‌ی نغز استاد همایی است.




















برگرفته از : وبگاه خبرگزاری
مهر عکاس : مینا نوعی
(نوشتاری هم درباره‌ی این بنا و ویژگی‌هایش، در قالب یک فایل PDF به پیوست همین روزنوشت در دست‌رس دوست‌داران است.)

یکشنبه 12 آبان 1392 ساعت 09:56  
 نظرات    
 
م افتخاری 16:22 یکشنبه 12 آبان 1392
1
 م افتخاری
با دیدن کاشیکاری تخریب شده ،
حالم دگرگون شد

به سان صورتی زیبا است که خراش پنجه جفاگر روزگار ، زیبائیش را انکار کرده باشد
نیما محسون 00:16 دوشنبه 13 آبان 1392
1
 نیما محسون
بسیار زیبا و نیکو
امیر یاشار فیلا 04:33 دوشنبه 13 آبان 1392
0
 امیر یاشار فیلا

حق دارید آقای مهندس افتخاری.
به قول شادروان استاد همایی :
دوشم به حالتی که نصیب عدو مباد / جام روان ز خون جگر مال مال بود
(بیت آغازین غم‌نامه‌ای که استاد در سوگِ آسیب‌ها و زخم‌های مسجد کبود تبریز سروده بودند)

استاد همایی درباره‌ی تاریخچه‌ی سرایش این شعر، در نامه‌ای برای محمدرضا خلیلی که آن را در خاطرات سفر آذربایجان خود آورده، چنین نوشته است :

«قطعه‌ی مسجد کبود را در آبان‌ماه هزار و سیصد و ده شمسی هجری به سوز درون و ملالت خاطر ساختم؛ در اواخر عهد اقامتم به تبریز که سه سال و چند ماه در خدمت فرهنگ به سمت معلمی ادبیات و فلسفه و اشتغال به تألیف و تصنیف طول کشیده بود. در این مدت بسی ایام به مشاهده و تحقیق در ویرانه‌های ابنیه‌ی تاریخی تبریز و مراغه و دیگر شهرهای آذربایجان که نزدیک من از استان‌های محبوب و برگزیده‌ی ایران‌زمین است و ثبت یادداشت‌های مهم درباره‌ی تاریخ و جغرافیا و بناهای تاریخی و یادگارهای گران‌ارز زبان آذری و پارسی پهلوی و باستانی در قری و قصبات آذربایجان گذراندم. افسوس که بسیاری از آن یادداشت‌ها که به قیمت نقد گران‌بهای تلف‌شده‌ی عمر به دست آمده بود، در نقل و تحویل‌های خانه‌به‌دوشی تبریز و تهران از دست رفت و اکنون از حاصل آن‌همه رنج و زحمت، جز دریغ و حسرت سرمایه‌ای ندارم...»