www.iiiWe.com » زمین‌لرزه‌ی تهران اداره‌ی امور شهر را متلاشی می‌کند

 صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 زمین‌لرزه‌ی تهران اداره‌ی امور شهر را متلاشی می‌کند بخش شهرسازی

10

زمین‌لرزه‌ی تهران اداره‌ی امور شهر را متلاشی می‌کند
■ هشدار به شهرسازیِ شتابان روی گسل‌های فعال تهران
■ وقوع زلزله‌ی بزرگ در تهران، قطعی است

با کلیک بر روی تصویر، مطلبی دیگر، مرتبط با موضوع در دسترس شما خواهد بود.

دکتر مهدی زارع، کارشناس شناخته‌شده‌ی مدیریت بحران و زلزله، به تشریح و تحلیل اولویت‌هایی که شهردار و شورای شهر تازه‌ی تهران باید مورد نظر قرار دهند، پرداخت و از توجه به خلاء‌های قانونی در مورد تراکم‌فروشی، مخاطرات تهران و مشکلات دیگری همچون انبوه‌سازی، ساخت‌وساز روی گسل‌ها و شیب‌های زیاد سخن گفت و پیشنهادهایی هم درباره‌ی سازمان مدیریت بحران و آتش‌نشانی ارائه داد.

دکتر مهدی زارع، در مورد این که شهردار و شورای جدید شهر تهران چه اولویت‌هایی را در زمینه ایمنی و بحران باید مد نظر قرار دهند، گفت: پیش از ورود به این موضوع ابتدا باید این نکته را یادآوری کرد که فرآیند مدیریت بحران عمدتا یک فعالیت پیشگیرانه است، از همین رو باید به صورت پیش فعال، با درنظر گرفتن توان لرزه‌زایی، ‌خطر و ‌ریسک قابل انتظار، سه چهارم از فعالیت‌ها و بودجه‌ها را به آن اختصاص داد. این بودجه باید در زمینه آمادگی، مقاوم‌سازی، آموزش، وضع و اعمال قوانین و اصلاح و بهسازی زیر ساخت‌های مهم هزینه شود.

زمین‌لرزه‌ی تهران می‌تواند اداره‌ی امور را متلاشی کند

این کارشناس زلزله توجه به موضوع زلزله تهران را ضروری دانست و گفت: در صورتی که زلزله تهران رخ دهد، ایجاد هراس و نگرانی مانند آنچه در هنگام زمین‌لرزه فریمان و مشهد رخ داد و یا اتفاقی مانند زلزله بم که باعث ویرانی کامل زیرساخت‌های شهر شد، قابل انتظار است. اگر زمین‌لرزه در تهران رخ دهد، می‌تواند اداره امور را متلاشی کند. مانند اتفاقی که در سال ۸۸ در پایتخت کشور هائیتی به دنبال زمین لرزه‌ای با بزرگای ۷.۱ ریشتر در نزدیکی پایتخت افتاد.

وی با اشاره به اقداماتی که در راستای آمادگی در برابر زلزله انجام شده است افزود: دولت‌ها در حدود ۲۵ سال اخیر به ویژه پس از زمین‌لرزه ۳۱ خرداد ۶۹ منجیل، فعالیت‌هایی را انجام داده‌اند که عمدتا در جهت کنترل تبعات زمین‌لرزه‌ها و همینطور بازسازی بعد از رویداد بوده است ولی این نوع فعالیت‌ها همگی ناقص و محدود بوده‌اند. ایجاد سازمان مدیریت بحران کشور و سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهرداری‌ها هم از جمله اقداماتی بود که در راستای این اهداف شکل گرفت. بهسازی و مقاوم‌سازی نیز از جمله اقدامات دیگر بود که پس از زلزله بم مطرح و پیگیری شدند؛ اما این اقدامات نیز پس از مدتی کم فروغ و کم توان ادامه پیدا کردند.

شهرسازیِ شتابان روی گسل‌های فعالِ تهران

عضو هیأت علمی پژوهشگاه بین‌المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله اضافه کرد: اخیرا نقشه پهنه‌های گسلی پایتخت، در شورای عالی شهرسازی‌ تصویب شد که گامی به جلو در راستای رعایت ضوابط ویژه ساخت ‌و ساز در حریم گسل‌های فعال محسوب می‌شود ولی به دلیل و یا شاید هم به بهانه عدم وجود نقشه قانونی از گسل‌ها، عملا این امکان وجود دارد که هر نوع ساختمان‌سازی و با هر نوع ارتفاعی در همه جای پهنه شهری تهران و اطراف آن انجام شود. ضمن اینکه کیفیت ساخت و ساز، نوع کاربری و محدودیت بلند مرتبه‌سازی در هیچ فرآیند قانونی مورد نظر قرار نگرفته و عملا شهرسازی و توسعه شهری در حریم پهنه گسل‌های فعال شهر تهران به صورت شتابان به ویژه در ۵۰ سال اخیر دنبال شده است.

زارع ادامه داد: تصویب این نقشه تلاشی است که با تایید ‌"کارگروه تخصصی زلزله و زمین‌ لغزش لایه‌های زمین شورای هماهنگی مدیریت بحران کشور"، انجام شده و قابل ستایش است که می‌توان گفت تلاش‌های پژوهشگران مراکز علمی کشور مانند پژوهشگاه بین‌المللی زلزله ‌شناسی و مهندسی زلزله، مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، سازمان زمین‌شناسی کشور و سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، ‌عملا به سرمنزل اولیه رسیده و اکنون با تصویب نقشه مذبور در شورای عالی معماری و شهرسازی ‌امید می‌رود که این توسعه شتابان در شهر تهران، با محدودیتی قانونی مواجه شود.

دبیر علمی چهارمین کنفرانس مدیریت بحران و HSE، با تاکید بر بازنگری در طرح تفصیلی شهر تهران گفت: ‌از این پس می‌توان با بازنگری در این طرح برای توسعه تهران، در مورد اصلاح کاربری‌های اراضی در محدوده شهری تهران و پیرامون آن در راستای تصویب قانون‌ها و ‌ضوابط ویژه ساخت و ساز در حریم گسل‌ها، گام‌های مثبتی برداشت.

ضرورت توجه شورا و شهردار جدید به خلاء‌های قانونی درباره‌ی تراکم مجاز

این کارشناس مدیریت بحران با اشاره به صحبت‌های شهردار تهران در مور تراکم مجاز عنوان کرد: در روزهای اخیر دیدیم که دکتر قالیباف شهردار دوازده ساله‌ تهران، صحبت‌های زیادی در مورد تراکم مجاز انجام داد. با توجه به صحبت‌های او می‌شود نتیجه گرفت که بخشی از مسائلی که در زمینه مدیریت بحران وجود دارد، ‌ مربوط به قوانین است‌ و به همین دلیل باید در دوره جدید فعالیت شورای شهر و شهردار تهران، به راههای فرار قانونی که وضع شهر را روز به روز بدتر می‌کند توجه بیشتری کرد و با اقدامات سخت‌گیرانه‌تر برای آن چاره‌اندیشی کرد.

۶ موضوع فراموش‌شده‌ی تهران

وی در مورد اینکه چه مسائلی در زمینه ایمنی و آمادگی برای پاسخگویی به حوادث مختلف تهران از جمله زلزله مغفول مانده که باید به آن توجه شود؟ گفت: به باور من تهران شش موضوع فراموش شده یا پرداخته نشده دارد که باید سرلوحه کار شورا و شهرداری جدید قرار گیرد.

لزوم توجه به رشد جمعیت تهران

زارع به تشریح این موضوعات پرداخت و گفت: اولین مورد این است که شهر تهران، در سال ۱۳۸۵ حدود ۷ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جمعیت ثابت‌(در شب) داشت. این جمعیت در پایان سال ۹۵ به ۹ میلیون نفر رسید. همچنین آمارها نشان می‌دهد که بیش از ۸۰ درصد از رشد جمعیت در تهران در بازه مورد بحث، مربوط به مهاجرت است. بنابراین با یک نابسامانی از نظر آمایش جمعیتی و جابه‌جایی وسیع به سوی تهران مواجه هستیم. در این شرایط عملا هر میزان امکانات فراهم شود باز هم با توجه به تقاضای روز افزون و ترکیب جمعیتی ناهمگن مهاجران، باز هم دچار کمبود امکانات هستیم و در دوره جدید باید به این مسئله توجه ویژه‌ای صورت بگیرد.

انبوه‌سازیِ گسترده در تهران، ‌ به بهانه‌ی حذف بافت فرسوده

این کارشناس مدیریت بحران توجه به روند حذف بافت‌های فرسوده و انبوه‌سازی در تهران را از جمله موارد مغفول مانده دیگر در مدیریت شهر تهران خواند و گفت: بازسازی بافت‌های فرسوده تهران یکی از موضوعاتی بود که در یک دهه اخیر در شهر تهران در رابطه با آن اقداماتی شد ولی به بهانه حذف این بافت‌های فرسوده با انبوه‌سازی گسترده‌ای در این دهه مواجه بودیم که در پی آن شرایطی برای دادن مجوز ساخت مجتمع‌های مسکونی بدون در نظر گرفتن ملاحظات و توازن فراهم شد.

وی ادامه داد: در ادامه این روند با مال‌سازی و صدور مجوزهایی برای ساختن برج-باغ هم مواجه بودیم. مجوزهایی که نتیجه آنها حذف بخش مهمی از فضای سبز شهر تهران بود. برای صدور چنین مجوزهایی کاشت نهال در مناطق دیگر به بهانه جبران فضای سبز از بین رفته، الزامی شد ولی در نهایت نتیجه صدور این مجوزها از بین رفتن فضای طبیعی شهر تهران بود. از همین رو لازم است افرادی که می‌آیند به چنین موضوعی هم دقت داشته باشند.

بیش‌ترین ریسک سوانح طبیعی، در فرسوده‌ترین بافت تهران با بیش‌ترین تراکم جمعیتی

او همچنین مخاطراتی که شهر تهران با آن رو به رو است را مورد تاکید قرار داد و با اشاره به مطالعاتی که در مورد مخاطرات تهران صورت گرفته گفت: تهران را می‌توان شهری با مخاطرات طبیعی بالقوه نامید. براساس مطالعات صورت گرفته نواحی بالقوه مخاطره‌آمیز تهران رو به افزایش است و این آمار در سال ۹۵ حدود ۹ میلیون نفر در شب برآورد شده است.

وی در توضیح چگونگی به دست آمدن این آمار عنوان کرد: آماری که در این مطالعه برای بررسی ریسک مخاطرات طبیعی چهارگانه موردنظر قرار گرفته، پس از برآورد جداگانه خطر هر یک از چهار مخاطره زمین‌لرزه، زمین‌لغزش، سیل و فرونشست به‌طورجداگانه و سپس، تلفیق این مخاطرات با یکدیگر به دست آمده و در ادامه میزان خطر کلی بالقوه مخاطرات محاسبه شده است. سپس با ضرب میزان خطر کلی بالقوه این مخاطرات در لایه اطلاعاتی تراکم جمعیت، نقشه ریسک مقدماتی برای شهر تهران به ‌دست آمد که این محاسبات نشان داد بیشترین ریسک سوانح طبیعی چهارگانه زلزله، زمین‌لغزش، سیل و فرونشست در نیمه جنوبی تهران متمرکز است. یعنی همان منطقه‌ای که بیشترین تمرکز جمعیتی و بیشترین بافت فرسوده تهران در آن قرار گرفته است.

توزیع نامتوازن بیمارستان‌های تهران و مشکل دسترسی در زمان بروز مخاطرات

وی توزیع نامناسب بیمارستان‌های شهر تهران را یکی دیگر از موضوعات دانست و اظهار کرد: در یک برآورد اولیه در مورد توزیع بیمارستان‌های موجود در شهر تهران مشخص شد که اکثر بیمارستان‌های موجود در شهر تهران عمدتاً در راستای شمالی-جنوبی متمرکز هستند و در صورت رخداد شدید زلزله یا یکی از مخاطرات مذکور، مردم ساکن در مناطق شرقی و غربی شهر تهران با مشکل امدادرسانی و دسترسی به بیمارستان‌های اصلی شهر تهران مواجه خواهند شد.

انجام یک‌سوم بلندمرتبه‌سازی‌های تهران در نزدیکی و یا روی گسل شمالی

زارع، بلندمرتبه‌سازی در شهر تهران را نیز از عوامل دیگری که باید مد نظر قرار بگیرد دانست و گفت: بر اساس آنچه وزارت راه و شهرسازی در سال ۱۳۹۵ اعلام کرده است، در تهران ۹۷۹ ساختمان بلندمرتبه وجود دارد که حدود ۴۸۰ ساختمان بلندمرتبه در دهه اخیر احداث شده است. ۲۵ درصد این ساختمان‌ها نیز در مناطقی با بافت فرسوده احداث شده‌اند. همچنین حدود یک سوم از ساختمان‌های بلندمرتبه در نزدیکی یا روی پهنه‌های گسل شمال تهران واقع شده‌اند که در این شرایط حتی اگر گسل‌های شمال یا منتهی‌الیه جنوب تهران زلزله مهمی از خود نشان دهند، احتمالا خسارت و خرابی در مناطق مرکزی، جنوبی، جنوب شرق و جنوب غرب تهران بسیار زیاد است و دلیل آن هم وجود بافت فرسوده، جمعیت زیاد، دسترسی محدود و وجود معابر باعرض ۱۰ متر یا کمتر است.

این کارشناس زلزله ادامه داد: با توجه به اینکه تمرکز ساختمان‌های بلندمرتبه در تهران بیشتر در مناطق یک، دو، سه و چهار قرار دارد، این مناطق هم با مسائل مختلفی در هنگام زلزله روبه‌رو خواهند بود. به عنوان مثال در مورد الهیه علاوه بر مشکلات دسترسی، می‌توان به موضوع وجود خاک نرم و به دنبال آن احتمال تشدید امواج لرزه‌ای اشاره کرد.

رشد ساختمان‌سازی روی شیب‌ بیش از ۶۰ درجه، عجیب‌تر از بلندمرتبه‌سازی روی گسل‌های تهران

زارع اضافه کرد: در پنج سال اخیر پدیده عجیبی به ‌صورت ساخت بناهای متعدد بلندمرتبه در چنین پهنه پرمساله‌ای دیده می‌شود. در ۲۵ سال گذشته تحول در این منطقه وجود داشت، ولی سرعت در ساخت بناهای بلندمرتبه، به‌ویژه رشد ساخت این ساختمان‌ها بر روی شیب‌های گاه تا ۶۰ درجه و بیشتر عجیب و باورنکردنی به نظر می‌رسد. این مسئله‌ای است که حتی از بلندمرتبه‌سازی بر روی پهنه گسل شمال تهران هم عجیب‌تر است.

وی در این رابطه اضافه کرد: ساخت بنا بر روی پهنه گسل فعال در آیین‌نامه‌های زلزله منع شده و یا حداقل توصیه شده تا فقط بناهای معمولی و ساختمان‌های یکی دو طبقه امکان ساخت داشته باشند و باید از تجمع و انبوه‌سازی اجتناب شود. در منطقه‌های اشاره شده اما علاوه بر ساخت بنا بر روی پهنه گسل، خطر لغزش جدی هم وجود دارد. اغلب بناهای ۸ تا ۱۲ طبقه یا بلندتری که اکنون روی پهنه گسل شمال تهران در مناطق سوهانک، شهرک شهید محلاتی، کاشانک، گلابدره، محله امامزاده قاسم، باغ‌شاطر، دربند، ولنجک، کوی دانشجو، شمال فرحزاد، حصارک کن و کل ناحیه شمالی منطقه ۲۲ ساخته می‌شوند، ‌ بر روی شیب‌های ۳۰ تا بیش از ۷۰ درجه احداث می‌شوند. در این شیب‌ها حتی در شرایط بدون زمین‌لرزه هم احتمال بسیار بالایی برای زمین لغزش و بروز مشکلات دیگری در فصل زمستان وجود دارد و در صورتی که زلزله رخ دهد، این دامنه‌های تحت خطر، مشکلات مضاعفی را ایجاد خواهند کرد.

وی با اشاره به ساخت و ساز در برخی از مناطق شمال شهر گفت: احداث سریع مجتمع‌ها در معابر و آبراهه‌های مهم شمال تهران نیز از موارد بسیار خطرناک دیگر است. چنین اتفاقی در جایی مانند گلابدره رخ می‌دهد که در سال ۶۶ سیلی را تجربه کرده که ۲۵۰ کشته به جا گذاشته است. آن هم در شرایطی که در آن زمان مانند امروز در آن منطقه بلند مرتبه‌سازی صورت نگرفته بود ولی در یک دهه اخیر صرفا به خاطر مزیت بالای اقتصادی، ساختمان‌سازی‌های زیادی در مناطقی مانند دره‌های دربند و گلابدره انجام شده است.

سازمان‌دهی آتش‌نشانی بدون توجه به مدل‌های موفقِ بین‌المللی، ممکن نیست

این کارشناس مدیریت بحران در پاسخ به این سئوال که برای چیدمان سازمان‌هایی مانند پیشگیری و مدیریت بحران و همچنین آتش‌نشانی که مستقیما با موضوع بحران در ارتباط هستند چه معیارهایی باید در نظر گرفته شود؟ گفت: سازماندهی سازمانی مانند آتش‌نشانی، بدون دسترسی به مدلی موفق و بین‌المللی و همچنین بدون آگاهی از اطلاعات دقیق و فنی نسبت به موضوع ممکن نیست. به عنوان مثال در فرانسه مدیریت و فرماندهی عملیات پاسخ و مقابله با آتش‌های بزرگ مانند آتش‌های شهری و صنعتی از سوی یک آتش‌نشان انجام می‌شود. ولی متاسفانه این وضعیت در تهران وجود ندارد و در دهه گذشته نیز اصلاح نشد.

وی در مورد سازمان پیشگیری و مدیریت بحران نیز عنوان کرد: در بخش مدیریت بحران شهرداری نیروهای خوب، کارآمد، علمی و کارشناس وجود دارد که این افراد با موضوع بحران به شیوه مدرن آشنا هستند؛ اما به نظر می‌رسد که این بخش در مدیریت شهری خیلی جدی گرفته نمی‌شود و در مجموعه شهرداری موضوع مربوط به خطر، ریسک و بحران موضوعی مهم تلقی نمی‌شود و از این افراد به صورت جدی استفاده نمی‌شود. در واقع نظر این افراد متخصص هیچ‌گاه به عنوان یک نظر وتویی در مدیریت شهری مطرح نیست و این کاری خطرناک و غلط است. بنابراین می‌توان گفت در شهرداری از آنچه به‌عنوان سرمایه علمی و تخصصی وجود دارد به درستی استفاده نمی‌شود.

خطر و ریسک جدی گرفته نمی‌شود؛
وقوع زلزله‌ی بزرگ در تهران قطعی است


وی در مورد چرایی عدم توجه به توانایی این افراد متخصص اظهار کرد: شاید به این مساله مربوط است که موضوع خطر و ریسک در هیچ جای تهران مهم و جدی تلقی نمی‌شود. وقتی در تهران اتفاقی رخ می‌دهد، تنها همان روز و مدتی بعد از وقوع، سراغ آن می‌رویم. در "زلزله" هم موضوع خیلی جدی تلقی نمی‌شود. زمان رخداد زمین لرزه در هیچ جای دنیا قابل پیش‌بینی نیست؛ ولی اینکه زلزله حتما در تهران اتفاق می‌افتد از نظر علمی برای زلزله شناسان قابل تردید نیست. وقتی برج‌های بلند در کوچه‌های ۶ متری ساخته می‌شود باید توجه شود اگر زلزله‌ای به بزرگای ۶ ریشتر اتفاق بیفتد ممکن است نیروهای آتش‌نشان حتی نتوانند به پای ساختمان برسند. تا بخواهند امدادرسانی کنند.

زارع با اشاره به اینکه وقوع زلزله بزرگ در تهران قطعی است، اظهار کرد: ممکن است این زلزله زمانی رخ دهد که ما در قید حیات نباشیم اما به هر حال در قبال هر کاری که امروز انجام می‌دهیم برابر آیندگان مسئول خواهیم بود.

وی در همین زمینه به ضرورت توجه به ایمنی مدارس تاکید کرد و گفت: در تهران بر اساس آماری که وجود دارد حدود ۴۰۰۰ مدرسه شامل ۲۲۰۰ مدرسه دولتی و ۱۸۰۰مدرسه غیرانتفاعی داریم. حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانش آموز داریم که از این تعداد، یک و نیم میلیون دانش‌آموز در مدارس دولتی تحصیل می‌کنند. بنابراین اگر آمار بافت فرسوده تهران را حدود ۳۰ درصد در نظر بگیریم تعداد ۱۸۰۰ مدرسه با بافت فرسوده در تهران وجود دارد.

زارع در مورد عدم برآورد سیستماتیک خسارات زلزله تهران اظهار کرد: هنوز در تهران برآورد دقیقی از میزان خسارت یک زلزله مشخص نشده است. البته سناریوهای مختلفی در این باره ارائه شده اما هنوز جواب دقیق و علمی بر پایه داده‌های واقعی که به‌طور سیستماتیک برداشت شده باشد برای این موضوع نداریم. شرایط مختلفی در تهران وجود دارد. هر روز صبح، جمعیتی حدود ۴.۵ میلیونی وارد تهران می‌شوند و عصر از تهران خارج می‌شوند. از طرفی در تهران جمعیت سرگردان وجود دارد که در طول روز در سطح شهر تردد دارند و برآوردها نشان می‌دهد حدود ۲ تا ۲.۵ میلیون جمعیت سرگردان در طول روز داریم که این موارد هیچ کدام در محاسبات زلزله در نظر گرفته نشده است.

زارع در ادامه عنوان کرد: در مطالعاتی که انجام شده به این نتیجه رسیده‌ایم که اگر زلزله‌ای با بزرگی ۶ ریشتر در بخش‌های مرکزی به سمت جنوب تهران رخ دهد، بیشترین آسیب را تجربه خواهند کرد زیرا ۶۰ درصد جمعیت تهران در این بخش قرار دارد.

احتمال از بین رفتن ۱۰ تا ۴۰درصد جمعیت تهران در زمین‌لرزه

وی به تشریح عواقب زلزله احتمالی تهران پرداخت و گفت: آمارهای زلزله و تلفات قابل انتظار در دنیا نشان می‌دهد اگر زلزله‌ای با این ویژگی‌ها طی روز روی دهد بین یک تا ۱۰ درصد جمعیت از دست می‌رود و اگر طی شب اتفاق افتد ممکن است بین ۱۰ تا ۴۰ درصد جمعیت از دست برود. حال اگر میانگین این آمار را در نظر بگیریم ‌طوری که اگر برآورد اولیه کنیم که در یک زلزله اصلی با بزرگای بیش از ۷ ریشتر که کانون آن در محدوده شهر تهران کنونی واقع باشد احتمال دارد ۵ تا ۲۰ درصد جمعیت تهران از بین برود. به عبارت دیگر ممکن است ۵۰۰ هزار تا دومیلیون انسان را از دست بدهیم. البته این برآورد اولیه بر اساس تجربه وقوع تلفات در شرایط مشابه تهران در زلزله‌های دنیاست.

زارع با اشاره به قانون مدیریت بحران در ایران گفت: متاسفانه در روند مدیریت و توسعه شهر تهران، نگاه کارکردی و پایدار حاکم نیست. در تهران ساختمان‌های شیکی وجود دارد و در بخش‌های دیگری از شهر هم ساختمان‌هایی با عمر بیش از ۵۰ سال وجود دارند. در واقع می‌توان گفت که در تهران تضادهایی وجود دارد که به طرز عجیب و غریبی معضلات فرهنگی و اجتماعی خاص خود را ایجاد می‌کند. به نظر می‌رسد نگاهی که در قرن ۲۱ باید به تهران داشت، دارای الزاماتی است که نیازمند امکانات بودجه‌ای و نگاه مدیریتی پایدار در سطوح بالا است. ما این توانایی را داریم که برای مشکلات تهران از منظر علمی چاره‌اندیشی کنیم و مانند بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته وضعیتمان را بهبود ببخشیم.

مشکلات تهران پله‌پله حل می‌شود، نه با جابه‌جایی سیاسی

وی تاکید کرد: حل مشکلات ساختاری تهران یک شبه امکان پذیر نیست و همچنین به نظر نمی‌رسد که با جا به جا کردن سیاسی مدیران پیشرفت مهمی در وضعیت تهران ایجاد شود؛ بلکه باید پله پله و با بهره گیری از علم به سمت کم کردن معضلات حرکت کنیم.

جنس دغدغه‌ی متخصصان با شرایط واقعی ایران و تهران منطبق نیست

وی در ادامه نسبت به نگاه بعضی از متخصصان به مشکلات تهران انتقاد کرد و گفت: حادثه پلاسکو نشان داد که مسأله شهر تهران جدی است. در واقع ساختمان پلاسکو نماد کوچکی از مسائل شهر تهران بود که باید به ‌طور جدی به آن توجه شود. شاید تا پیش از ۳۰ دی ۹۵ به سوانح شهری جور دیگری دیده می‌شد؛ اما از این تاریخ به بعد باید رویکرد و نگاه به این مسائل به صورت جدی تغییر کند. یکی از درس‌هایی که از پلاسکو باید بگیریم و در ادامه کار به آن توجه شود نگاه واقع‌بینانه به مشکلات است.

پلاسکو نشان داد که مساله‌های اصلی نظیر مدیریت بحران و وضعیت شهر تهران در زمان سانحه حتی از سوی متخصصان و دانشمندان رشته‌های مختلف نیز چندان جدی گرفته نمی‌شود و به نظر می‌رسد که با گذشت زمان کم کم فراموش شده است. اگر در بهترین دانشگاه‌های ایران و رشته‌های مرتبط با زلزله و بحران مراجعه کنید احتمالا خواهید دید که جنس دغدغه‌ها از جنس زلزله تهران و حادثه‌ای مانند پلاسکو نیست و موضوعاتی بیشتر مد نظر قرار می‌گیرد که ارتباط زیادی با بحران و وضعیت واقعی تهران و ایران ندارد. در حالی که جامعه علمی ما که در این کشور کار می‌کنند و در جریان زندگی حضور دارند باید فایده مستقیم و موثری داشته باشند. این حضور جدی دانشمندان با حساس شدن روی مسائل واقعی و پرداختن به مسائل ملی مانند سانحه‌ای نظیر سانحه پلاسکو صورت می‌گیرد.

وی گفت: این حساسیت حتی باید به دانش‌آموزان و معلمان مدارس نیز منتقل و در سطح آموزش متوسطه آموزش و پرورش ما مساله محور و دغدغه‌محور براساس مسائل واقعی موجود مانند زلزله تهران و حادثه پلاسکو انجام شود.

برگرفته از :
وبگاه خبری وزارت راه و شهرسازی

یکشنبه 5 شهریور 1396 ساعت 07:29  
 نظرات