■ داده‌نگاری برای آن‌ها که به بی‌خوابی یا کم‌خوابی شبانه دچارند بخش عمومی

در شگفتم چه‌گونه است که گردانندگانِ iiiwe ماه‌هاست نتوانسته‌اند یک اپراتور نیمه‌ماهر به خدمت بگیرند تا ساده‌ترین کار در زمینه‌ی سایت‌داری (یعنی انتشار نوشتار و نمودار) را بی‌ایراد و بی‌دستکاری انجام دهد!

به احترام مدیریتِ سایت هم که مکرراً با خوش‌رویی و پیام‌های دلگرم‌کننده، وعده‌ی بهبود اوضاع را می‌دهند، پیوسته از حجم نوشتار روزنوشت‌ها کاسته‌ایم؛
اما می‌بینیم که حتا همین روزنوشتِ پنج سطر و نیمی هم از فرآیند «روزنوشت‌خراب‌کن» اُپراتور محترم برکنار نمانده و در پایان آن، «برگرفته از» به شکل «برگرفتهاز» درآمده ...

دوستان!
عزیزان!
سروران!
بزرگواران!
چه‌گونه و با چه زبان و ادبیاتی باید بگوییم که حال و روز سایت خوش نیست، تا کارساز باشد و ترتیب اثر بدهید!!؟

اگر تصمیم گرفته‌اید پس از همه‌ی آن برجستگی‌ها و وجوه تمایز، اکنون iiiwe را مانند یک سایت معمولی اداره کنید، لطفاً این را رک و پوست‌کنده بگویید، تا ما تکلیف خود را بدانیم.

گردانندگان ارجمند iiiwe،
سپاس که کامنتِ پیشین مرا مورد توجه قرار دادید و «برگرفتهاز» را اصلاح کردید.
اما اصل دل‌نگرانی و دغدغه‌ی من به‌قوت خویش سر جایش است.
امیدوارم این کاستی پیش‌پاافتاده اما پرتکرار که به‌هیچ‌روی در شأن iiiwe نیست، هرچه‌زودتر برطرف شود.

فیلا جان ما هنوز بعد از نزدیک به یک سال که روزنوشت "سایت سازه 90 از رونق افتاده" ارسال شد و بعد از بحث و جنجالهای فراوان که قولهایی از مسئولین سایت گرفتیم همچنان منتظر تغییرات هستیم

ولی کلا "برگرفتهاز" رویت نشد :)

امیریاشار خان فیلا

قبل از هر چیز مجدداً سال نو را خدمت شما و همه کاربران سایت تبریک عرض می کنم و برای همه در سال جدید سالی پربار همراه با موفقیت آرزومندم.
از انتقادهای پیوسته و مدام تان بسیار سپاسگزارم. این نشان دهنده چیزی نیست جز علاقه و وابستگی جنابعالی به iiiwe.com.
گروه نرم افزاری سازه اگرچه همه انتقادها را با آغوش باز پذیراست اما شاید منصفانه نباشد یک یا چند خطای نوشتاری را ملاک قضاوت در ویرایش وبسایتی دانست که روزانه ده ها مطلب اعم از روزنوشت، خبر، مقاله و کامنت در آن منتشر می گردد. چنین مواردی را در وبسایت هائی که جنبه های رسمی سیاسی دارند و با استانداردهای بالا اداره می گردند مانند bbcpersian.com شخصاً و بارها مشاهده کرده ام.
اما جدای از این مطلب، با توجه به تجربه چندسال اخیر روی ویرایش موجود سایت باید به عرض برسانم از ظرفیت های کنونی نمی توان انتظار معجزه داشت. امکانات و توانائی های سایت باید به صورت جدی تغییر کند تا بر اساس آن بتوان به نتایج تازه دست یافت.
برای اطلاع حضرتعالی و سایر کاربران، فرایند این تغییرات در گروه نرم افزاری سازه به دوشیوه دنبال می گردد. از یک سو کارکردهای موجود سایت در دست تغییر است، به صورتی که کلیه کاربران با فضای باز تری از لحاظ عملکرد و امکانات بیشتری برای استفاده روبرو خواهند شد. جزئیات بیشتر هنگام انتشار اعلام می گردد.
از سوی دیگر درحال طراحی و ساخت شبکه اجتماعی تازه ای هستیم که با توجه به تجربیات چند ساله شبکه های اجتماعی، به طورکلی از لحاظ فلسفه و دیدگاه رویکرد دیگری دارد. این شبکه در یک فرایند درازمدت (هنوز به مرحله زمانبندی ساخت نرسیده ایم) در اختیار کاربران قرار خواهد گرفت.
به هرحال شما و همه کاربران می توانید مطمئن باشید که گروه نرم افزاری سازه نهایت تلاش خود را برای ارتقاء iiiwe.com به کار خواهد بست.
بار دیگر از زحمات شما و همه دوستان در برافراشته نگه داشتن این پرچم صمیمانه سپاسگزارم.

آقای مهندس جمشیدیان
سرور ارجمند

سلام و شادباش متقابل مرا پذیرا باشید.
بابت لطف و توجه ویژه‌ای که به این بنده و دیدگاه‌هایم دارید، بسیار مسرور و سپاس‌گزارم.

پیام‌تان حاوی نویدها و وعده‌های بسیار شوق‌انگیز، خوش‌حال‌کننده و امیدبخشی است.
من هم همان‌گونه که در مکالمه‌ی تلفنی‌مان در بهمن‌ماه 92 مطرح شد، به‌عنوان کسی که اندک آگاهی‌ها و تجاربی در رسانه‌گری و مدیریت رسانه دارد، آمادگی دارم تا ان‌شاءالله ظرف دو ـ سه هفته‌ی آینده، هرگاه که هم جناب‌عالی و هم من فرصت داشته باشیم، طی نشستی درباره‌ی هر یک از نکات و آیتم‌هایی که در پیام‌تان اشاره کرده‌اید، موارد و پیشنهادهایی را ارائه، و هر کاری که از دستم برآید، برای iiiwe عزیزمان انجام دهم.

من به این که فرموده‌اید " گروه نرم‌افزاری سازه همه‌ی انتقادها را با آغوش باز پذیراست "، باور کامل و اعتقاد راسخ دارم. با این همه، خودتان به‌تر از من می‌دانید که در فرهنگ حاکم بر جامعه‌ی ما، هر گونه انتقادی (ولو به‌حق و به‌جا) با ریسک و احتمال رنجش طرف مقابل همراه است؛ و من این ریسک را به جان خریدم، چون خونِ‌دل‌هایی که خورده‌اید تا این رسانه‌ی بالنده را به وضعیتِ کنونی رسانده‌اید، برای من اندکی ملموس‌تر از دیگران است؛ و به تجربه دریافته‌ام که نشانه‌های ریز و به‌ظاهر کم‌اهمیتِ اضمحلال رسانه را باید جدی گرفت و به‌هنگام و به‌موقع و پیش از آن که کار از کار بگذرد، برایشان چاره اندیشید.
با این اوصاف، اگر " انتقادهای پیوسته و مدام " من اندکی خاطر شما را آزرده، پوزش می‌خواهم. همان‌گونه که خودتان هم فرموده‌اید، انگیزه‌ی این انتقادها چیزی جز تعلق‌خاطر و دل‌بستگی نیست.
ضمن آن که در این مورد خاص، دست‌اندرکارانِ ارجمند iiiwe می‌توانند مختصر تکدر و رنجشی را که احتمالاً از انتقادهای من بر خاطرشان نشسته، با مرور و بازخوانی خیل مکرر تعریف‌ها و تمجیدها و تجلیل‌ها و پیام‌های نیروبخش و «خسته نباشید»ها و «خداقوت»ها و «کاربلد» و «سخت‌کوش» خواندن‌های پیشینم، از خاطر بزدایند.
شاید هم در این بازخوانی به این نتیجه و جمع‌بندی برسند که : به‌تر است نیک‌اندیشی‌ها و یادآوری‌های نیک‌خواهانه و خوش‌سخنی‌ها و دوست‌کامی‌های پیوسته و بی‌قیدوشرط را قدر بدانند و به‌موقع (پیش از به ستوه آمدنِ دوستی که تذکری به‌جا می‌دهد) به سخن و پیشنهاد و یادآوری‌اش ترتیب اثر بدهند.

و نکته‌ی مهم دیگر :
اکنون که هم شما و هم من اطمینان و اعتقاد کامل داریم که طرح این انتقادها و پذیرش‌شان، در بستر و سپهری دوستانه، صادقانه و سرشار از حُسن‌نیت انجام پذیرفته و قصد و هدفِ همه‌ی ما کیفیت‌بخشی به سازوکارهای این شبکه‌ی اجتماعی تخصصی است، بیایید از به کار بردنِ توجیه‌ها و کلیشه‌هایی مانند این بپرهیزیم :
ـ «شاید منصفانه نباشد یک یا چند خطای نوشتاری را ملاک قضاوت در ویرایش وب‌سایتی دانست که روزانه ده‌ها مطلب اعم از روزنوشت، خبر، مقاله و کامنت در آن منتشر می‌شود».

چرا که خود شما به‌تر از هر کسی می‌دانید که عجالتاً و در نگارش کنونی iiiwe، گردانندگان سایت اصولاً ویرایشی بر روی مطالب ارسالی اعضا انجام نمی‌دهند و ما هم هیچگاه خطاهای نوشتاریِ مطالب انتشاریافته را به پای دست‌اندرکارانِ iiiwe نگذاشته‌ایم.
من و چند تن دیگر از دوستان با این که خلأها و ایرادهایی بنیادین در رویکرد رسانه‌ایِ iiiwe و به‌ویژه شیوه‌ی غربالگری‌اش می‌بینیم، عجالتاً همه‌ی حرف‌مان این است که : انتشار سامانمند و بدون درهم‌ریختگی چند سطر نوشته و چند تصویر نامتحرک (که کاربرانِ کارنابلد اینترنت هم در وبلاگ‌هایشان انجام می‌دهند)، کار چندان پیچیده‌ای نیست که با ظرفیت‌های کنونی سایت انجام‌پذیر نباشد یا نیاز به شق‌القمر و معجزه داشته باشد.
مقایسه‌ی iiiwe (که فقط محتواهای دریافتی را گزینش و Up می‌کند) با BBC (که همه‌ی مطالبش اعم از گزارش و خبر و راست و دروغ، "تولیدی" یا "ترجمه و بازآفرینی" است) نیز قیاس مع‌الفارق و نامعتبر است.

بنابراین، عجالتاً و تا زمان محقق شدنِ نویدهایی که داده‌اید، لطفاً به همکاران بفرمایید روزنوشت‌ها را به همان شکل ویراسته و شُسته‌رُفته‌ای که می‌فرستیم، بدون درهم‌ریختگی و دخل و تصرف روی سایت بگذارند؛ اصلاح و ویرایش پیشکش‌شان.

با سپاس دیگربار بابت فراهم آوردنِ این بستر و زمینه‌ی مساعد برای گردهم‌آیی مجازیِ مهندسان.

آقا ما که تو دانشگاه شبی نبود که تا سحر بیدار نباشیم. و گفته ها و اطلاعات آمده در چارت کاملا درست و دقیقن. همین علائم و من تجربه کردم.
بسیار ممنون از مطلب مهمت مهندس.

افزون بر کامنت آقای مهندس فیلا ، به نظر میرسد بد نباشد قبل از انتشار و یا پس از آن نیز توسط مسولین سایت مرور و در صورت نیاز ویرایشی هرچند مختصر و در راستای امانتداری و رفع اشکالات غیرعمدی ، داشته‌باشند.

ضمناً به اطلاع کلیه دوستان گرامی برسانم که ملاقات بین بنده حقیر و آقای مهندس فیلا که کم کم میرفت تا به افسانه تبدیل شود، به مبارکی در ایام نوروز محقق گشت
با کسب اجازه از مولانا:
مژده بده مژده بده یاشار بالاخره دید مرا
همره او گشتم و او برد به پولاد مرا
...
و اصل شعر وزین مولانا:
مژده بده! مژده بده! یار پسندید مرا
سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا
جان بلا دیده منم، گریه ی خندیده منم
یار پسندیده منم، یار پسندید مرا
کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز
کان صنم قبله نما خم شد و بوسید مرا
پرتو دیدار خوشش تافته در دیده ی من
آینه در آینه شد دیدمش و دید مرا
آینه خورشید شود پیش رخ روشن او
تا به نظر خواه و ببین ک آینه تابید مرا
گوهر گم بوده نگر تافته بر فرق فلک
گوهری خوب نظر آمد و سنجید مرا
نور چو فواره زند بوسه بر این باره زند
رشک سلیمان نگر و هیبت جمشید مرا
چون سر زلفش نکشم سر ز هوای رخ او
باش که صد صبح دمد زین شب امید مرا
پرتو بی کیف منم جان رها کرده تنم
تا نشوم سایه ی خود باز نبینید مرا
مولوی

سلام

وقتتون به خیر

خواستم اعلام کنم بنده هم از موارد بسیار زیادی در شگفتم اما تا کنون دم بر نیاوردم اینکه دلیل نمیشه. (-:

من که متوجه نشدم چی شد ...

به قول اکبر عبدی در فیلم معراجی ها "چی میگه؟" .

سلام آقای مهندس افتخاری عزیز.
سعادتی بود برای بنده.
در ضمن، گرچه پیشنهاد گردش در تخت‌پولاد از من بود، اما در واقع شما بودید که ما را به آن‌جا بردید.
باز هم سپاس‌گزارم.

بد نیست، تا دیدارمان با آقای مهندس فضیله هم به افسانه‌ها نپیوسته، قراری هم با ایشان بگذاریم،
به اتفاق به دشتی، باغی، قبرستانی، جایی برویم؛ آستانه‌ی تحمل ایشان را هم پایین بکشیم،
بلکه از این پس به شگفتی‌هایشان میدان بدهند و دم برآورند ...

;-)

آقای مهندس فضیله گرامی :
ضمن سلامی نو در سال جدید و آرزوی تحقق دیدار حضوری
به قول اهالی ایالات متفرقه برره این موضوع که می‌فرمائید "یعنی چه؟"

شدیدآ
اکیداً
قویاً
دقیقاً
...اً
موافقم