www.iiiWe.com » «کافه تهرون» ؛ گوشه‌ای دلپذیر از باغ تاریخی نگارستان و وبلاگی برای تهران‌ گردی

 صفحه شخصی امیر یاشار فیلا   
 
نام و نام خانوادگی: امیر یاشار فیلا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی نقشه برداری
شغل:  ویراستار، روزنامه‌نگار، کارشناس تولید محتوا و رسانه‌گر حوزه‌ی شهر، ساختمان، معماری و مهندسی
تاریخ عضویت:  1389/06/12
 روزنوشت ها    
 

 «کافه تهرون» ؛ گوشه‌ای دلپذیر از باغ تاریخی نگارستان و وبلاگی برای تهران‌ گردی بخش عمومی

11
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)

اگر تا همین چند وقت پیش ساکنان محله‌ی صفی‌علی‌شاه و میدان بهارستانِ تهران از «باغ‌موزه‌ی نگارستان»، تنها تابلوی ورودی و در بسته‌ی آن را به یاد داشتند و از ساکنانِ قدیمی‌تر شنیده بودند که این‌جا مرکز ییلاقی حکومتی بیرون از دارالخلافه‌ی تهران بوده، پس از سال‌ها از تیرماه امسال در آن به روی مردم باز شده، تا بتوانند از یکی از باغ‌های ایرانیِ تهران که شاهد رویدادهای تاریخی مهم و فراوانی بوده، دیدن کنند.

بیست‌وچهارم تیرماه امسال بود که سرانجام در یکی دیگر از عمارت‌های تاریخی تهران به روی مردم گشوده شد، تا مردم ببینند در شهر تهران باغ‌موزه‌ای بوده که بر پایه‌ی اسناد قاجاری، دروازه‌ی جنوبیِ آن ضلع شمالیِ میدان بهارستان بوده و از سوی شرق به دروازه‌شمیران و از سوی غرب به خیابان صفی‌علی‌شاه منتهی می‌شده است.




باغ نگارستان یکی از کاخ‌های ییلاقی خاندان قاجار بوده است که تاریخ ساخته شدنِ آن به دوره‌ی سلطنت فتحعلی‌شاه بازمی‌گردد. این باغ سرسبز و عمارتِ باشکوه آن در سال 1322 هـ.ق. به دستور فتحعلی‌شاه در بیرون از حصار شهر تهران ساخته شد.

باغ نگارستان در آغاز بسیار بزرگ‌تر از اندازه‌ی کنونی‌اش بوده، اما با گذشت زمان بخش گسترده‌ای از زمین‌های آن جدا شد و در اختیار سازمان‌ها و وزارت‌خانه‌هایی مانند ارشاد و برنامه و بودجه قرار گرفت. در این باغ، ساختمان‌ها و تالارهای بسیار دیدنی و مجللی وجود داشته، که متأسفانه با کج‌سلیقگی ویران و محو و نابود شده‌اند.

از جاهای بسیار دیدنی و دلپذیر این باغ، حوض‌خانه‌ای با نام «دل‌گشا» و تالاری به نام «قلم‌دان» بوده است. این بناها دارای تزیینات، آرایه‌ها و نقاشی‌های نفیسی بوده‌اند که پس از سقوط قاجاریه، متأسفانه همه‌ی آن‌ها از میان رفتند. از جمله‌ی آن نگاره‌ها، تصویر بزرگی از فتحعلی‌شاه در میان سی پسرش بوده که نگارگرانِ نام‌دار آن دوره بر روی دیوار تالار قلم‌دان کشیده بودند. در واقع، دلیل «نگارستان» نامیده شدنِ این کاخ، نگارگری‌های پُرشمار کارشده در اتاق‌ها و تالارهای آن بوده است.

باغ نگارستان همچنین شاهد رویدادهای تاریخی مهم و فراوانی بوده است. بسیاری از آیین‌ها و دیدارهای پادشاهان قاجار و شماری از حوادث تلخ آن دوره، همچون قتل یکی از بزرگ‌مردان تاریخ ایران، قائم‌مقام فراهانی در این عمارت رخ داده‌اند.

باغ نگارستان پس از سپری کردنِ فراز و نشیب‌هایی چند، سرانجام در دهه‌های آغازین این سده‌ی خورشیدی به دست وزارت معارف سپرده شد، و آن‌گونه که اسناد تاریخی گواهی می‌دهند، نخست مدرسه‌ی عالی فلاحت (کشاورزی) در آن راه‌اندازی شد. سپس، در دوره‌ی وزارت حکیم‌الملک، مدرسه‌ی صنایع مستظرفه به ریاست محمد غفاری (کمال‌الملک) در عمارتِ جنوبی باغ، و مدرسه‌ی علمیه در عمارتِ شمالیِ آن گشایش یافت.

در سال 1307 خورشیدی نیز زیر نظر مهندس مارکوف (معمار روس) تغییرات و ساخت‌وسازهای پردامنه‌ای در راستای پایه‌گذاری و راه‌اندازیِ «دارالمعلمین عالی ایران» در عمارت باغ نگارستان انجام پذیرفت و پس از آماده شدنِ بنا، هشت تن از استادانِ ایرانی: زنده‌یادان، سحابی، فروزانفر، عباس اقبال، رضازاده شفق، احمد دهقان، بهمنیار، عبدالحسین شیبانی و کاظم عصار به‌همراه هشت استاد فرانسوی برای پرورش و آموزش دبیران و آموزگارانِ مورد نیاز مدارسی همچون دارالفنون در آن مستقر و سرگرم کار و تعلیم و تربیت جوانان شدند.



پس از گسترش بناهای باغ نگارستان، «دارالمعلمین عالی» نیز توسعه یافت و نامش «دانش‌سرای عالی» شد. سرانجام پس از تصویب قانون تأسیس دانشگاه تهران در مجلس شورای ملی در سال 1313 خورشیدی، سراسر دانش‌سرای عالی و باغ نگارستان یک‌جا به دانشگاه واگذار شد و از آن تاریخ تا کنون یک‌سره در خدمت اهداف آموزشی و پژوهشی دانشگاه تهران بوده است. از همین رو، به‌حق می‌توان گفت که باغ نگارستان هسته‌ی مرکزی و مهد آموزش عالی نوین در ایران و زادگاه دانشگاه تهران بوده است.

در این هفتاد سالی که از عمر دانشگاه تهران می‌گذرد، هزاران استاد و دانشجوی برجسته در این باغ سرگرم آموزش و فراگیری بوده‌اند. هیأت‌رییسه‌ی دانشگاه تهران در آغاز دهه‌ی 70 خورشیدی با عنایت به گذشته‌ی پربار و فضای معنویِ این باغ که مهد و مرکز علم و ادب و فرهنگ ایران در سده‌ی معاصر بوده، تصمیم گرفت که باغ نگارستان را با به‌ترین کیفیت مرمت و نوسازی کند و از آن به‌عنوان پایگاه تاریخی دانش و موزه‌ی علم و فرهنگ و هنر دانشگاه تهران بهره‌برداری کند.
در همین راستا، در سال 1375 پیاده‌سازیِ طرح مرمت و نوسازیِ این باغ با مدیریت مستقیم دانشگاه آغاز شد. خوش‌بختانه در طول سال‌های گذشته بخش اعظم باغ نگارستان به‌گونه‌ای شایسته و درخور مکانی با چنین پیشینه‌ی درخشان علمی و فرهنگی به سرانجام رسید و همان‌گونه که در آغاز نوشتار نیز گفته شد، در تیرماه 1392 به‌عنوان موزه به روی مردم گشوده شد. تنها بخشی از آن که هنوز بازسازی‌نشده مانده، ساختمان کتاب‌خانه و تالار اجتماعات قدیمی باغ نگارستان است که بر پایه‌ی برنامه‌ریزی‌ها، طرح مقاوم‌سازی و مرمتِ آن در دو سال آینده به پایان خواهد رسید و به‌زودی ایران عزیزمان همانند بسیاری از کشورهای پیشرفته، دارای یک «موزه‌ی جامع تاریخ علم» خواهد شد.



این باغ تا پیش از آن که دانشگاه تهران با سازمان برنامه و بودجه تفاهم‌نامه امضا کنند و در پی آن سازمان برنامه و بودجه اقدام به تخریب و ویران کردنِ بخش قابل‌توجهی از ساختمان‌های محوطه‌ی باغ کند، شاهد رویدادهای تاریخی بسیاری بوده است؛ که از آن میان، به قتل دولت‌مرد آزاده‌ی ایرانی، میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی به دست محمدشاه اشاره کردیم. یکی دیگر از این رویدادهای تاریخی، تاج‌گذاریِ محمدشاه در باغ نگارستان بر روی تخت‌طاووس بود که متأسفانه بی‌خردانِ ناکارشناس از محل این رویدادهای تاریخی چیزی بر جای نگذاشته‌اند. گفتنی‌ست، کتاب‌خانه‌ای هم که در سال 1315 خورشیدی در شمال شرقی باغ ساخته شد، همان کتاب‌خانه‌ای بود که پروین اعتصامی مسئولیتِ معاونتِ آن را به عهده داشت. در میان باغ نگارستان پیکره‌ای هم از فردوسی هست که هنرمندی فرانسوی آن را ساخته شده‌است. گفته‌ می‌شود این هنرمند با خواندنِ شاهنامه‌ی فردوسی و تصویرسازیِ ذهنی که با توجه به اشعارش از چهره‌ی او داشته، این تندیس را آفریده است.



این باغ با شماره‌ی 2082 در فهرست میراث ملی ایران به ثبت رسیده است و هنوز از فضای باغ‌مانند آن، چندتایی درخت کهن‌سال برجای مانده است تا بتوان آن را «باغ» نامید. هم‌زمان با گشایش در این باغ‌موزه به روی همگان در تیرماه 1392، یکی از سالن‌های عمارت نیز با کمک شهرداری تهران و اداره‌ی کل موزه‌های دانشگاه تهران، به «موزه‌ی کمال‌الملک» تغییر کاربری داد. در این موزه 120 اثر از این هنرمند نام‌دار ایرانی و شاگردانِ مدرسه‌ی صنایع مستظرفه به نمایش گذاشته شده است.

اکنون خالی از لطف نیست که به نشانی زیر برویم و گشت‌وگذاری مجازی در محوطه‌ی باغ نگارستان داشته باشیم؛ تا پس از بازگشت از این دیدار چشم‌نواز، به گوشه‌ای دیگر از باغ برویم و با «کافه تهرون» آشنا بشویم:


http://museums.ut.ac.ir/sh/360


و اما «کافه تهرون» ...



«کافه تهرون» یک کافه با همه‌ی ویژگی‌های معمولِ یک کافه با چیدمان و دکوراسیونی قدیمی است که در ساختمانِ چای‌خانه‌ی باغ‌موزه‌ی نگارستان، در کنار گل‌خانه‌ی این مجموعه، دور تازه‌ی کار خودش را از 6 فروردین 1392 آغاز کرد.
وجه تمایز این کافه با دیگر کافه‌های همانند، مدیر خوش‌ذوق و فرهیخته‌ی آن است: علی‌رضا عالم‌نژاد بیش و پیش از آن که مدیر «کافه تهرون» باشد، به‌عنوان یکی از فعالانِ تهران‌گردی که آگاهی‌های سودمند و گسترده‌ای درباره‌ی تهران قدیم دارد، شناخته‌شده است.
بر پایه‌ی همین شناخت بود که دانشگاه تهران در راستای پشتیبانی از فعالیت‌های عالم‌نژاد در زمینه‌ی ترویج فرهنگ تهران‌شناسی و تهران‌پژوهی، و مشارکت در برگزاری تورهای گردشگریِ ادبی، فضایی را در باغ‌/موزه‌ی نگارستان در اختیار عالم‌نژاد گذاشت تا به «کافه تهرون» اختصاص دهد و پذیرای دوست‌دارانِ فرهنگ و ادب کشور باشد و با ترتیب دادنِ محفلی ادبی و دوستانه، جانی تازه در کالبد نیمه‌جانِ گردشگریِ ادبی بدمد.
به این ترتیب، «کافه تهرون» افزون بر آن که فضایی دلپذیر فراهم می‌آورد تا دوست‌دارانِ معماری ایرانی دمی بیاسایند و گلویی تازه کنند، همچنین کانونی‌ست برای برنامه‌ریزیِ تورها و گردش‌های یک‌روزه‌ی تجربه‌گرا برای آشنایی با تاریخ و ویژگی‌های یادمانی تهران قدیم؛ تورهایی که به گفته‌ی عالم‌نژاد، به‌صورت اختصاصی حتا برای یک نفر هم اجراشدنی هستند.
تازه‌ترین نمونه از این گردش‌ها هم، «تور خانه‌ها و بناهای قدیمی تهران» بود که پنج‌شنبه، سوم بهمن‌ماه برگزار شد و در آن، شرکت‌کنندگان هم‌زمان با دیدار از سردر باغ‌ملی و محوطه‌ی میدان مشق و موزه‌ی ملک و خانه/موزه‌ی مقدم و موزه‌ی مردم‌شناسی ارامنه و عمارت مسعودیه و مجموعه‌ی باغ‌موزه‌ی نگارستان، از روایتِ شکل‌گیریِ تهران از حصار صفوی تا به امروز، و نیز از روایتِ قصه ها و خاطرات مجموعه های مورد بازدید بهره‌مند شدند و پس از خوردنِ ناهار در یک چلوکبابی قدیمی، با صرف عصرانه در «کافه تهرون»، گردش یک‌روزه‌ی خود را پایان دادند.











عالم‌نژاد به نام «کافه تهرون» وبلاگِ پاکیز و شُسته‌رُفته‌ای هم راه انداخته است که دربردارنده‌ی برنامه‌ها و کارگاه‌های «کافه تهرون» و مطالبی گوناگون درباره‌ی فضاها و بناهای تهران است؛ از کافه‌ها و قنادی‌ها و رستوران‌ها و خانه‌های قدیمی تهران گرفته، تا موزه‌ها و مسجدها و حسینیه‌ها و گرمابه‌ها و آرامگاه‌ها و هتل‌های آن.
در صفحه‌ی نخستِ وبلاگِ http://cafetehroon.blogfa.com می‌خوانیم :
«کافه تهرون نگاه علی‌رضا عالم‌نژاد به گردشگری شهر تهران است. از روزنه‌ی نگاه وی، تهران شهر خاطراتی است که در سایه‌ی تاریخ اجتماعی، تاریخ سیاسی و تاریخ شفاهی شکل گرفته است و مشاهدات و تجربه‌های این روزهای تهران، دل در گروی این خاطره‌ها دارد.»
در بخش «درباره‌ی مدیر کافه تهرون» هم می‌خوانیم که علی‌رضا عالم‌نژاد دهم مرداد 1357 و متأهل است و در مقام «طراح و برگزارکننده‌ی تورهای محله‌گردیِ تهران قدیم و دیگر تورهای موضوعی»، با راه‌اندازی «کافه تهرون» در پی دست‌یابی به این هدف‌ها بوده :
ـ گسترش علاقه‌مندی به مقوله‌های فرهنگی ـ هنری و صنعت گردشگری
ـ ترویج فرهنگ تهران‌شناسی و تهران‌پژوهی
ـ تلاش در راستای حفظ کالبد، هویت و بافتِ تهران قدیم
ـ تثبیت جایگاه محله‌گردیِ تهران قدیم در صنعت گردشگری

با ورود به وبلاگ «کافه تهرون»، پخش موسیقی روح‌نوازی هم آغاز می‌شود که عالم‌نژاد زیر عنوان «حکایت موسیقی کافه تهرون» درباره‌اش نوشته:
«حکایت موسیقی کافه تهرون حکایت غریبی‌ست و حکایت ناگفته‌های من و اندوه رنجی‌ست که هیچگاه از آن سخن به میان نمی‌آورم. شما نازنینان و نیکوسرشتان بارها و بارها در مورد شناسنامه‌ی این اثر از من پرسیده بودید و من از روی شما خجل، تا این که گره این امر به دست دوستی مهربان این‌چنین باز شد:
سلام بر دوست فرهیخته و دوست‌داشتنی خودم، علیرضا!
اول عذرخواهی می‌کنم بابت تاخیر در فرستادنِ این آهنگ، کامپیوتر خونه کامل هنگ کرده بود! یه‌بارم موقع نوشتن و فرستادن ایمیل برق رفت!!!
اما این دفعه دیگه هیچ اتفاقی نیفتاد و می‌رسه به دستت.
این آهنگ و ملودیِ بی‌کلام کار امیرحسین سام و سینا جهان‌آبادی است («به پیشواز صبح»، دونوازی سه‌تار و کمانچه همراه با سینا جهان‌آبادی ـ در دست انتشار از سوی انتشارات آوای باربد)...»

دیدار از وبلاگِ «کافه تهرون» (http://cafetehroon.blogfa.com) و خود «کافه تهرون» را از دست ندهید.
آن‌گونه که در وبگاه icoff.ee نوشته شده، «کافه تهرون» اینترنت وایرلس و جای پارک خودرو دارد، دستگاه اسپرسوسازش از نوع «لاسپازیاله» و هر فنجان اسپرسویش 5000 تومان است؛ و کشیدن سیگار هم در آن آزاد است.
ساعات کار «کافه تهرون» هر روز از 10 صبح تا 10 شب است. این هم نشانی‌اش :
تهران، میدان بهارستان، پشت متروی بهارستان، انتهای خیابان دانش‌سرا، ابتدای خیابان گودرزی (علایی سابق)، در شمالی و اصلی باغ‌موزه‌ی نگارستان.



به این روزنوشت هیچ فایل موسیقی پیوست نمی‌کنم، تا با باز کردنِ وبلاگِ «کافه تهرون» به موسیقی آرامش‌بخش آن گوش فرادهید.


این مطلب یا فایل پی‌دی‌اف پیوست را برای آن دوستان‌تان که اهل تاریخ، فرهنگ، معماری یا کافه‌گردی هستند، بفرستید.


با بهره‌گیری از :
ـ خبر گشایش «کافه تهرون» در خبرگزاری میرات فرهنگی ( www.chn.ir )

ـ وبگاه اداره‌ی کل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران (http://cultural.ut.ac.ir )

ـ خبر بازگشایی باغ نگارستان در خبرگزاری مهر ( www.mehrnews.com )

ـ وبلاگ «کافه تهرون» (http://cafetehroon.blogfa.com )

ـ وبلاگ «تهرون‌گردی» (http://tehroongardi.persianblog.ir )

ـ وبگاهwww.icoff.ee



گردآوری، ویرایش، سامان‌بخشی و آماده‌سازی : امیریاشار فیلا

سه شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 17:40  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 19:10 سه شنبه 8 بهمن 1392
1
 امیر یاشار فیلا

با توجه به این که پیوندها و لینک‌های نوشتار بالا غیرفعال شده‌اند، از دوستان و همکاران ارجمندم دعوت می‌کنم آن گشت‌وگذار مجازی از محوطه‌ی باغ‌موزه‌ی نگارستان را که در میانه‌های روزنوشت به آن اشاره شده، از لینک زیر تجربه بفرمایند؛ و توجه داشته باشند که با کلیدهای پایین صفحه‌ای که باز می‌شود، می‌توانند به‌دلخواه زاویه‌ی نگاه خود را برگزینند :

گردش مجازی در باغ‌موزه‌ی نگارستان تهران
امیر یاشار فیلا 11:51 چهارشنبه 9 بهمن 1392
0
 امیر یاشار فیلا

مسئول محترم سایت،
سلام؛
و سپاس بابت فعال کردنِ لینک‌ها و پیوندهای روزنوشت.
نیما محسون 13:35 شنبه 12 بهمن 1392
2
 نیما محسون
با سپاس از مهندس فیلا که به ارتقاء فرهنگ گردشگری توجه ویژه ای دارند.
امیر یاشار فیلا 01:24 یکشنبه 13 بهمن 1392
1
 امیر یاشار فیلا

جناب مهندس محسون، سرور ارجمند
درودهای گرم من پیشکش به شما، که همواره منت بر این بنده می‌گذارید و مطالب و خبرهایی را که می‌فرستم، با باریک‌بینی و دقتی مثال‌زدنی می‌خوانید؛
و افزون بر پیام‌های آمیخته به مهری که برای شخص من می‌گذارید و دلگرمم می‌کنید، در دیدگاه‌ها و کامنت‌هایی که درج می‌فرمایید، به نکته‌هایی بسیار نغز و ظریف و درخور اندیشه اشاره می‌کنید.

برای نمونه، همه‌ی آنچه دیروز در کامنت‌ها و دیدگاه‌هایتان درباره‌ی آلودگی هوای تهران، سخن رییس اتحادیه‌ی مشاوران املاک، وضعیتِ بحرانی فقر، اعتبارخواهی وزیر نیرو و گستاخی قاتلانِ حیات‌وحش مرقوم فرمودید، حکایت از نگاه روشن‌بین، کارآزمودگی، جهان‌دیدگی و خردگرایی جناب‌عالی دارند ـ این را بی‌اغراق می‌گویم.
به‌ویژه پیشنهادتان برای پایش وضعیت محیط زیست و مناطق حفاظت‌شده و پرسش جالب‌تان از وزیر نیرو، حضور ذهن و دامنه‌ی وسیع بینش و نگرش شما را نشان می‌دهند.

اگر روزی در این همایشگاه مجازیِ مهندسان قرار شود «به‌ترین مخاطب» برگزیده شود، بی‌تردید شما به‌خاطر حوصله‌ای که برای خواندن و پی‌گیریِ مواد خواندنی صرف می‌کنید و نیز به‌لحاظ مشارکتِ درخور و درج دیدگاه‌های هوشمندانه و نغز، برنده و برگزیده خواهید شد.

برایتان تندرستی ماندگار و شادکامی پایدار آرزو می‌کنم.
نیما محسون 15:21 دوشنبه 14 بهمن 1392
0
 نیما محسون
جناب آقای مهندس فیلای عزیز و گرامی
با سلام و احترام متقابل، خدمت جنابعالی عارضم که بیش از حد بنده را مورد لطف و محبت خویش قرار داده اید و قطعا هر چه بوده ناشی از حس وطن پرستی و نوع دوستی و ارج نهادن به بزرگوارانی مثل شما بوده و بطور کلی به منصه ظهور رساندن وظیفه شهروندی.من از شما دوستان خیلی بیشتر می آموزم و همیشه نیازمندش خواهم بود.سلامت و شاداب و در پناه حق باشید.ارادتمندم
امیر یاشار فیلا 17:22 سه شنبه 15 بهمن 1392
0
 امیر یاشار فیلا

تأکید می‌کنم که در آن‌چه در کامنتِ پیشین گفته‌ام، اغراق نکرده‌ام.
پاینده و تندرست و همچنان سرفراز باشید جناب مهندس.
نیما محسون 23:11 سه شنبه 15 بهمن 1392
0
 نیما محسون
آقای مهندس فیلا، دوست گرانقدر از لطف جنابعالی سپاسگزارم. امیدوارم در جمع دوستان iiiwe شاگرد خوبی باشم.سلامت و تندرست باشید.